حجاجبحجارحجاری برجستهحجاری کردن روی سطوح و ستونهاحجامتحجبحجر سیلا نحجرهحجمحجم معاملاتحجمیحجیمحدحد اعلا ی تمدن یک قومحد اعلیحد پروازحد فاصلحد نهاییحد وسطحد وسط پیدا کردنحد کمالحداقلحداکثرحدسحدس زدحدس زدنحدس نادرستحدقهحدودحدود فعالیتحدیث یا روایت شفاهی وزبانیحدیثیحذر کردن ازحذفحذف شدهحذف کردنحذف کردن ازحراجحراج کردنحراج کنندهحراجیحرارتحرارت سنجحرارت شدیدحراستحراست کردنحرامحرام شمردهحرام کردنحرامزاده