برف ابکیبرف امدنبرف باریدنبرف دانهبرف رودبرف روفتنبرف ریزهبرفاببرفکبرفک زدن تلویزیونبرفکیبرفیبرقبرق انداختنبرق دهندهبرق رسانیبرق زدنبرق زدن یا تکان تکان خوردنبرق زده کردنبرقراربرقرار داشتنبرقرار نشدنبرقرار کردبرقرار کردنبرقرارىبرقرارى امنیتبرقرارى صلحبرقرارى نظمبرقراریبرقراری امنیتبرقراری ثباتبرقراری صلحبرقراری صلح و ارامبرقراری نظمبرقیبرگبرگ بوبرگ دادنبرگ درختانبرگ ریزانبرگ ریزان کردنبرگ شمشیریبرگ غار که نشان افتخاربوده استبرگ یا علف تربچهبرگچهبرگداربرگردانبرگردان یقهبرگرداندبرگرداندن