بنابراین، پس، سپس، در آن وقت، در وقتی که، در آن زمان
↓
тогда
Pronunciation: [tahg - DAH]
معادل اینگلیسی
then, at that time , therefore
ساختار دستوری
adverb
مثال
1 - Я слу́шаю э́ту радиоста́нцию то́лько тогда́, когда́ вожу́ маши́ну.
... [مشاهده متن کامل]
من فقط وقتی که ( در آن زمان که ) رانندگی می کنم به این ایستگاه رادیویی گوش می دهم.
2 - Е́сли ты не хо́чешь идти́ в теа́тр, тогда́ мы мо́жем пойти́ в кино́.
اگر نمی خواهی ( قصد نداری ) به تئاتر بروی ، پس ( بنابراین ) ما می توانیم به سینما برویم.
3 - Поня́ть челове́ка мо́жно то́лько тогда́, когда́ внима́тельно его́ слу́шаешь.
تنها زمانی می توانی یک فرد را بفهمی که با دقت به او گوش دهی. = درک یک شخص تنها در این صورت امکان پذیر است، وقتی که به دقت به او گوش فرا دهی.
4 - Тогда́ он ещё не знал, с чем ему́ предстои́т столкну́ться.
در آن زمان او هنوز نمی دانست با چه چیزی روبرو خواهد شد.
5 - Е́сли ты хо́чешь быть гео́логом, то заче́м тогда́ ты у́чишься на био́лога?
اگر تو می خواهی زمین شناس بشی، پس ( بنابراین ) چرا داری بیولوژی می خونی؟
6 - Но да́же тогда́, когда́ я держа́л в рука́х э́то письмо́, я не мог
اما حتی در آن زمان ، وقتی نامه را در دستانم داشتم ، باورم نمی شد که در دانشگاه پذیرفته شده ام. = اما حتی وقتی این نامه را در دستانم داشتم ، باورم نمی شد که وارد دانشگاه شده ام.
7 - Ду́мал ли ты тогда́, что ста́нешь актёром?
آیا آن زمان تو فکر می کردی که بازیگر خواهی شد؟
8 - Я знал его́ ещё тогда́, когда́ мы учи́лись вме́сте в шко́ле.
من او را از زمانی که در مدرسه با هم درس می خواندیم ، می شناختم.
9 - Е́сли не я, тогда́ кто же?
اگر من نه، پس ( بنابراین ) کی؟
10 - На́до ве́рить в успе́х, тогда́ все полу́чится!
شما باید به موفقیت ایمان داشته باشید ، سپس همه چیز درست می شود!
↓
тогда
معادل اینگلیسی
ساختار دستوری
مثال
1 - Я слу́шаю э́ту радиоста́нцию то́лько тогда́, когда́ вожу́ маши́ну.
... [مشاهده متن کامل]
من فقط وقتی که ( در آن زمان که ) رانندگی می کنم به این ایستگاه رادیویی گوش می دهم.
2 - Е́сли ты не хо́чешь идти́ в теа́тр, тогда́ мы мо́жем пойти́ в кино́.
اگر نمی خواهی ( قصد نداری ) به تئاتر بروی ، پس ( بنابراین ) ما می توانیم به سینما برویم.
3 - Поня́ть челове́ка мо́жно то́лько тогда́, когда́ внима́тельно его́ слу́шаешь.
تنها زمانی می توانی یک فرد را بفهمی که با دقت به او گوش دهی. = درک یک شخص تنها در این صورت امکان پذیر است، وقتی که به دقت به او گوش فرا دهی.
4 - Тогда́ он ещё не знал, с чем ему́ предстои́т столкну́ться.
در آن زمان او هنوز نمی دانست با چه چیزی روبرو خواهد شد.
5 - Е́сли ты хо́чешь быть гео́логом, то заче́м тогда́ ты у́чишься на био́лога?
اگر تو می خواهی زمین شناس بشی، پس ( بنابراین ) چرا داری بیولوژی می خونی؟
6 - Но да́же тогда́, когда́ я держа́л в рука́х э́то письмо́, я не мог
اما حتی در آن زمان ، وقتی نامه را در دستانم داشتم ، باورم نمی شد که در دانشگاه پذیرفته شده ام. = اما حتی وقتی این نامه را در دستانم داشتم ، باورم نمی شد که وارد دانشگاه شده ام.
7 - Ду́мал ли ты тогда́, что ста́нешь актёром?
آیا آن زمان تو فکر می کردی که بازیگر خواهی شد؟
8 - Я знал его́ ещё тогда́, когда́ мы учи́лись вме́сте в шко́ле.
من او را از زمانی که در مدرسه با هم درس می خواندیم ، می شناختم.
9 - Е́сли не я, тогда́ кто же?
اگر من نه، پس ( بنابراین ) کی؟
10 - На́до ве́рить в успе́х, тогда́ все полу́чится!
شما باید به موفقیت ایمان داشته باشید ، سپس همه چیز درست می شود!