بر، روی، درون، به
на
معادل اینگلیسی
on, to, at, in
ساختار دستوری
Preposition
مثال:
Его́ кварти́ра на восьмо́м этаже́.
آپارتمانش در طبقه هشتم است.
На у́лице хоро́шая пого́да.
... [مشاهده متن کامل]
بیرون هوا خوب است.
Иску́сственные цветы́ на столе́ бы́ли покры́ты пы́лью.
گلهای مصنوعی روی میز با گرد و خاک پوشانده شده بود.
И́з - за тебя́, копу́ша, мы опозда́ем на по́езд!
به خاطر تو ، آدم فس فسو ، ما برای قطار دیر می کنیم!
на
معادل اینگلیسی
ساختار دستوری
مثال:
Его́ кварти́ра на восьмо́м этаже́.
آپارتمانش در طبقه هشتم است.
На у́лице хоро́шая пого́да.
... [مشاهده متن کامل]
بیرون هوا خوب است.
Иску́сственные цветы́ на столе́ бы́ли покры́ты пы́лью.
گلهای مصنوعی روی میز با گرد و خاک پوشانده شده بود.
И́з - за тебя́, копу́ша, мы опозда́ем на по́езд!
به خاطر تو ، آدم فس فسو ، ما برای قطار دیر می کنیم!