много

پیشنهاد کاربران

زیاد، مقدار زیاد، بسیار، خیلی، بی شمار

много
Pronunciation: [MNOH - gah]
معادل اینگلیسی
a lot of, many
ساختار دستوری
adverb ( قید )
مثال
1 - В э́той ва́зе мно́го конфе́т.
...
[مشاهده متن کامل]

آبنبات های زیادی در این ظرف وجود دارد.
2 - Э́той зимо́й вы́пало мно́го сне́га.
این زمستان برف زیادی باریده است. = این زمستان برف زیادی بارید.
3 - Сего́дня у меня́ мно́го свобо́дного вре́мени.
امروز من وقت آزاد زیادی دارم.
4 - Я не могу́ говори́ть сейча́с, у меня́ мно́го рабо́ты.
الان نمی توانم صحبت کنم ، کارهای زیادی برای انجام دادن دارم. = الان نمی توانم صحبت کنم ، کار زیادی دارم. = الان نمی توانم صحبت کنم، سرم خیلی شلوغه
5 - С тех пор как мы гости́ли у ба́бушки прошло́ мно́го времени.
از آن زمان که ما به دیدن مادربزرگ می رفتیم ، زمان زیادی گذشته است. = زمان زیادی از آخرین باری که ما به مهمانی مادربزرگ رفته بودیم، گذشته است.
6 - Он лю́бит мно́го разгова́ривать.
او از صحبت کردن زیاد خوشش می آید = او عاشق صحبت کردن زیاد است. = او دوست دارد زیاد صحبت کند.
7 - У На́ди мно́го книг.
نادیا کتابهای زیادی دارد.
8 - На конце́рт Лари́сы До́линой пришло о́чень мно́го фанатов.
طرفداران زیادی به کنسرت لاریسا دولینا آمدند.
9 - Ты задаёшь сли́шком мно́го вопро́сов.
تو سوالات زیادی را می پرسی.
10 - Э́тим ле́том я съе́ла о́чень мно́го клубни́ки.
تابستان امسال توت فرنگی زیادی خوردم.

زیاد، خیلی، بسیار

بپرس