ведь

پیشنهاد کاربران

ولی، لیکن، اما، مگر، زیرا، چون، از اینها گذشته، روی هم رفته، به هر حال، از آنجایی که، فراتر از همه، هر چی باشه؛با توجه به اینکه، به علت اینکه، برای تاکید یا توجه به چیزی استفاده میشه، راستی، بالاخره

...
[مشاهده متن کامل]


ведь
Pronunciation: [vyeht']
معادل اینگلیسی
after all, seeing as, because, you see, in fact , you know
ساختار دستوری
conjunction ( حرف ربط )
مثال
1 - Ведь я тебе́ говори́л!
اما من بهت گفتم!
2 - Гла́вное ведь, что у э́той исто́рии счастли́вый коне́ц.
گذشته از همه اینها مهم این است که این داستان پایان خوشی دارد.
3 - Ты ведь знал об э́том, так почему́ мне не сказа́л?
به هر حال تو از این موضوع اطلاع داشتی، پس چرا به من نگفتی؟
4 - Ты мо́жешь рассказа́ть мне об э́том, мы ведь друзья́.
تو می تونی در این مورد به من بگی، هر چی باشه ما با هم دوست هستیم = تو می توانی در موردش با من صحبت کنی، به هر حال ما با هم دوستیم.
5 - Я о́чень рад э́той пое́здке, ведь я, наконе́ц, уви́жу мою ма́ленькую племя́нницу.
من از این سفر بسیار خوشحالم ، زیرا بالاخره خواهرزاده کوچکم را خواهم دید.
6 - Я тебе́ доверя́ю, ты ведь не ста́нешь скрыва́ть от меня́ пра́вды.
من به تو اعتماد دارم ، هر چی باشه تو حقیقت را از من پنهان نخواهی کرد.
7 - Хва́тит кури́ть, ведь ты обеща́л мне.
سیگار کشیدن بسه، چون تو به من قول داده بودی.
8 - Дава́й сде́лаем прива́л, ты ведь уста́л идти́.
با توجه به اینکه تو از راه رفتن خسته شدی، بیا کمی توقف کنیم ( بیا کمی استراحت کنیم )
9 - Ты ведь зна́ешь пра́вильный отве́т на э́тот вопро́с?
راستی تو پاسخ صحیح ( درست ) این سوال را می دانی؟
10 - Ведь ты хо́чешь пое́хать на о́зеро?
بالاخره تو می خوای به دریاچه بری یا نه؟

بپرس