zymotic

/zaɪˈmɑːtɪk//zaɪˈmɒtɪk/

معنی: مسری، واگیردار، تخمیری، عفونی
معانی دیگر: وابسته به یا موجد تخمیر، وزمانی

جمله های نمونه

1. The result shows, the zymotic production has high poison effects.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که تولید زیموتیک دارای اثرات سمی بالایی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که تولید zymotic دارای اثرات سمی بالایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The concentrations of L-serine in zymotic broth have been determined with paper chromatography and spectrophotometer . The determination conditions of L-serine have been established.
[ترجمه گوگل]غلظت ال سرین در براث زیموتیک با کروماتوگرافی کاغذی و اسپکتروفتومتر تعیین شده است شرایط تعیین ال-سرین ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]غلظت L - سرین در آبگوشت zymotic با کروماتوگرافی کاغذی و spectrophotometer مشخص شد شرایط تعیین L - سرین ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the paper, the concentration of protease zymotic fluid with ultrafiltration technique was systematically investigated.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، غلظت سیال زیموتیک پروتئاز با تکنیک اولترافیلتراسیون به طور سیستماتیک بررسی شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، غلظت سیال zymotic protease با تکنیک ultrafiltration به طور سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The disposal and application of the zymotic orange peels are discussed, the drying mechanism of the orange peels and the law of thermal and mass transfer in drying process are researched.
[ترجمه گوگل]دفع و کاربرد پوست پرتقال زیموتیک مورد بحث قرار می گیرد، مکانیسم خشک شدن پوست پرتقال و قانون انتقال حرارت و جرم در فرآیند خشک کردن مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]دفع و کاربرد پوست های پرتقال zymotic مورد بحث قرار گرفته است، مکانیزم خشک کردن پوست پرتقال و قانون انتقال گرما و جرم در فرآیند خشک کردن بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The content of peptide in zymotic liquor was determined with paper chromatography and spectrophotometer. The determination conditions of peptide were also established.
[ترجمه گوگل]محتوای پپتید در مشروب زیموتیک با کروماتوگرافی کاغذی و اسپکتروفتومتر تعیین شد شرایط تعیین پپتید نیز ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]محتوای پپتید در liquor zymotic با کروماتوگرافی کاغذی و spectrophotometer تعیین شد شرایط تعیین پپتید نیز برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, GC - MC is used to determine the organic acids with low molecular weight produced by the microbial degradation of crude oil zymotic fluid.
[ترجمه گوگل]در این مقاله از GC - MC برای تعیین اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم تولید شده توسط تجزیه میکروبی سیال زیموتیک نفت خام استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، استفاده از GC - MC برای تعیین اسیده ای آلی با وزن مولکولی کم تولید شده توسط تجزیه میکروبی مایع crude oil استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to the experiment result, the fluidized drying method is suited for the drying of zymotic orange peels.
[ترجمه گوگل]با توجه به نتایج آزمایش، روش خشک کردن سیال برای خشک کردن پوست پرتقال زیموتیک مناسب است
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج آزمایش، روش خشک کردن سیال برای خشک کردن پوست پرتقال در حال خشک شدن مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Take foramen magnum resin D101 to separate polysaccharide from the zymotic fluid of Cordyceps mycelium, the phenol-SO2 method to measure polysaccharide in sample.
[ترجمه گوگل]رزین فورامن مگنوم D101 را برای جدا کردن پلی ساکارید از مایع زیموز میسلیوم کوردیپس، روش فنل-SO2 برای اندازه گیری پلی ساکارید در نمونه بردارید
[ترجمه ترگمان]foramen magnum resin را برای جدا کردن polysaccharide از مایع zymotic of mycelium، روش فنول و SO۲ برای اندازه گیری polysaccharide در نمونه در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: To investigate the acute toxicity test and the effects of Prevention from and Treatment in Alloxan-Induced Diabetic Mice of Removed-Sugar Pumpkin Zymotic Powders (RSPZP).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تست سمیت حاد و اثرات پیشگیری و درمان در موش های دیابتی القایی آلوکسان پودر زیموتیک کدو حلوایی حذف شده با شکر (RSPZP)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی آزمایش سمیت حاد و اثرات پیش گیری از و درمان در موش های Alloxan - Induced - Removed - Sugar Zymotic Zymotic (RSPZP)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسری (صفت)
transmissible, virulent, catching, infectious, contagious, pestiferous, epidemic, zymotic

واگیردار (صفت)
contagious, zymotic

تخمیری (صفت)
zymotic, fermentative

عفونی (صفت)
infectious, pestiferous, zymotic, infected, putrefied

انگلیسی به انگلیسی

• causing fermentation; produced by fermentation, of fermentation

پیشنهاد کاربران

بپرس