1. The zymogen sequence contained CGVT motif that was highly conserved in almost all venom metalloproteinases.
[ترجمه گوگل]توالی zymogen حاوی موتیف CGVT بود که تقریباً در تمام متالوپروتئینازهای زهر حفظ شد
[ترجمه ترگمان]توالی zymogen حاوی موتیف CGVT بود که تقریبا در تمام venom metalloproteinases محفوظ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Trypsin exists in fish's pancreas with inactive zymogen, which is activated by enterokinase or trypsin, and its molecular structure has changed from trypsinogen to trypsin.
[ترجمه گوگل]تریپسین در پانکراس ماهی با زیموژن غیرفعال وجود دارد که توسط انتروکیناز یا تریپسین فعال می شود و ساختار مولکولی آن از تریپسینوژن به تریپسین تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]trypsin در لوزالمعده ماهی با zymogen غیر فعال وجود دارد که بوسیله enterokinase یا تریپسین فعال می شود و ساختار مولکولی آن از trypsinogen تا تریپسین عوض شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The zymogen granules decreased and the mitochondria was swollen.
[ترجمه گوگل]دانه های زیموژن کاهش یافت و میتوکندری متورم شد
[ترجمه ترگمان]دانه های zymogen کاهش یافت و میتوکندری متورم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The protein content of zymogen of the larvae treated with fluoride was higher than control group in the fluoride-resistant strain and lower than control group in the fluoride-susceptible strain.
[ترجمه گوگل]محتوای پروتئین زیموژن لاروهای تیمار شده با فلوراید بیشتر از گروه شاهد در سویه مقاوم به فلوراید و کمتر از گروه کنترل در سویه حساس به فلوراید بود
[ترجمه ترگمان]محتوای پروتیین of از لارو که با فلورید تیمار شده بود، بالاتر از گروه کنترل در کرنش resistant مقاوم و کم تر از گروه کنترل در فشار مقاومت فلورید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Those destined for secretion pass through the Golgi stacks and are packaged within condensing vacuoles that evolve into zymogen granules as they migrate toward the luminal surface of the acinar cell.
[ترجمه گوگل]آنهایی که برای ترشح در نظر گرفته شده اند از پشته های گلژی عبور می کنند و در داخل واکوئل های متراکم بسته بندی می شوند که در حین مهاجرت به سمت سطح مجرای سلول آسینار به گرانول های زیموژن تبدیل می شوند
[ترجمه ترگمان]آن دسته از افراد برای ترشح از پشته گلژی منتقل می شوند و در داخل condensing vacuoles بسته بندی می شوند که در هنگام مهاجرت به سمت سطح luminal سلول acinar، در دانه های zymogen رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Youli Company is the syndic unit of the Chinese Ferment Association; it is vastitude at the technologies of biological zymogen cultivation.
[ترجمه گوگل]شرکت یولی واحد سندیک انجمن تخمیر چین است این وسعت در فن آوری های کشت زیموژن بیولوژیکی است
[ترجمه ترگمان]شرکت Youli واحد رئیس انجمن Ferment چین است؛ این شرکت در فن آوری های کشت zymogen زیستی vastitude قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The coca is helpful the medicine which with some digests, for example: Many two pieces, zymogen and so on.
[ترجمه گوگل]کوکا دارویی است که با مقداری هضم می کند، مثلاً: دو تکه، زیموژن و غیره
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، کوکا در پزشکی که با کمی هضم غذا دارد مفید است: به عنوان مثال: بسیاری از دو قطعه، zymogen و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The histological structure of digestive organs are made up of the zymogen granules and secretory granules, these granules are related to the function of digest and anti-disease.
[ترجمه گوگل]ساختار بافتی اندام های گوارشی از گرانول های زیموژن و گرانول های ترشحی تشکیل شده است که این گرانول ها مربوط به عملکرد هضم و ضد بیماری هستند
[ترجمه ترگمان]ساختار بافت شناختی اندام های گوارشی از دانه های zymogen و دانه های ترشحی تشکیل می شود، این دانه ها مربوط به تابع هضم و ضد بیماری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wine instant dry yeast can be used as the main zymogen to brew this drink with0. 3 per cent of appropriate inoculation, but the natural colorant and flavor will be lost greatly.
[ترجمه گوگل]مخمر خشک فوری شراب را می توان به عنوان زیموژن اصلی برای دم کردن این نوشیدنی با 0 استفاده کرد 3 درصد تلقیح مناسب، اما رنگ طبیعی و طعم آن به شدت از بین می رود
[ترجمه ترگمان]از مخمر خشک و فوری می توان به عنوان zymogen اصلی برای تهیه این نوشیدنی استفاده کرد ۳ درصد از تلقیح مناسب، اما the طبیعی و طعم به شدت از دست خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Vitamin D3 and Zn etc. : They can keep the concentration balance of elements in blood activate zymogen and lower hazards of vascular diseases.
[ترجمه گوگل]ویتامین D3 و روی و غیره: آنها می توانند تعادل غلظت عناصر را در خون حفظ کنند و زیموژن را فعال کرده و خطرات بیماری های عروقی را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]ویتامین D و Zn (Zn): آن ها می توانند تعادل غلظت عناصر در خون را حفظ کرده و خطرات بیماری های عروقی را کاهش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید