zygotic


معنی: تخم، تخم بارور، تخم گشنیده شده، سلول گشنیده شده یا لقاح شده
معانی دیگر: zygote ج، ش تخم گشنیده شده، یاخته ای که از ترکیب دو سلول جنسی gamete بوجود اید

جمله های نمونه

1. A sharp demarcation of adventive embryos from zygotic embryos cannot be drawn.
[ترجمه گوگل]نمی توان مرزبندی دقیق جنین های فرعی از جنین های زیگوت را ترسیم کرد
[ترجمه ترگمان]تعیین حدود دقیق جنین از جنین zygotic را نمی توان رسم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In post zygotic isolating mechanisms mating occur but the resulting hybrid organism is inviable or sterile.
[ترجمه گوگل]در مکانیسم‌های جداسازی پس از زیگوت، جفت‌گیری اتفاق می‌افتد، اما ارگانیسم هیبرید حاصل غیرقابل تحمل یا عقیم است
[ترجمه ترگمان]در بعد از جداسازی مکانیزم های جداسازی، جفت پیوندی حاصل inviable یا استریل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The proembryo from zygotic cell divisions may be divided into three parts: proper, hypoblast and suspensor.
[ترجمه گوگل]پیشامبروی حاصل از تقسیمات سلولی زیگوت را می توان به سه قسمت تقسیم کرد: مناسب، هیپوبلاست و تعلیق
[ترجمه ترگمان]The از بخش های سلولی zygotic ممکن است به سه بخش تقسیم شوند: مناسب، hypoblast و suspensor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nucellar embryo suspensor, its development passed through the similar stages of the zygotic embryo.
[ترجمه گوگل]تعلیق جنین هسته ای، رشد آن از مراحل مشابه جنین زیگوت عبور کرد
[ترجمه ترگمان]جنین جنین suspensor، رشد آن از مراحل مشابهی از جنین zygotic عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Somatic embryogenesis was successfully done in Liriodendron hybrids with the immature zygotic embryos as explants.
[ترجمه گوگل]جنین زایی سوماتیک با موفقیت در هیبریدهای لیریودندرون با جنین های نابالغ زیگوت به عنوان ریزنمونه انجام شد
[ترجمه ترگمان]Somatic embryogenesis با استفاده از جنین zygotic نابالغ به عنوان explants، با موفقیت انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So you're going to have to forgive us for comparing them to Gorky's Zygotic Mynci.
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید ما را ببخشید که آنها را با ماینچی زیگوتیک گورکی مقایسه می کنیم
[ترجمه ترگمان]پس باید ما را به خاطر مقایسه آن ها با zygotic s گورکی عفو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخم (صفت)
zygotic

تخم بارور (صفت)
zygotic

تخم گشنیده شده (صفت)
zygotic

سلول گشنیده شده یا لقاح شده (صفت)
zygotic

انگلیسی به انگلیسی

• of a zygote, of a cell which is produced from the union of male and female reproductive cells, of a fertilized egg, of a primal embryo (biology)

پیشنهاد کاربران


Love means the seed of the love of your heart and soul to grow in me
عشق یعنی دانه عشق دل و جان از تو در وجودم رشد کنه
تخم
Love means the seed of the love of your heart and soul to grow in me
عشق یعنی دانه عشق دل و جان از تو در وجودم رشد کنه

بپرس