zygote

/ˈzaɪɡot//ˈzaɪɡot/

معنی: تخم، تخم بارور، تخم گشنیده شده، سلول گشنیده شده یا لقاح شده
معانی دیگر: (یاخته ای که از اتحاد زامه های نر و ماده ایجاد می شود - یاخته ی بارور شده ی تخم) زیگوت، zygotic ج، ش تخم گشنیده شده، یاخته ای که از ترکیب دو سلول جنسی gamete بوجود اید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: zygotic (adj.), zygotically (adv.)
(1) تعریف: a cell formed by the union of two gametes or sex cells.

(2) تعریف: the developing organism created by this union.

جمله های نمونه

1. But in the zygote the male and female genomes remain separate until the zygote itself divides.
[ترجمه گوگل]اما در زیگوت ژنوم نر و ماده از هم جدا می مانند تا زمانی که خود زیگوت تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]اما در تخم، the نر و ماده تا زمان خود تخم از هم جدا می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is the one-celled embryo known as the zygote.
[ترجمه گوگل]این جنین یک سلولی است که به نام زیگوت شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این جنین تک سلولی است که به عنوان the شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus, a zygote is clearly capable of giving rise to all the different kinds of cells in the body.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک زیگوت به وضوح می تواند انواع مختلف سلول های بدن را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تخم به روشنی قادر به افزایش همه انواع مختلف سلول ها در بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The growth a zygote a morula is called fragmentation.
[ترجمه گوگل]رشد یک زیگوت a morula قطعه قطعه نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]رشد a (morula)a نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Zygote meiosis can be observed with fresh-water algae Chlamydomonas, Spirogyra, Chara for assistant materials.
[ترجمه گوگل]میوز زیگوت را می توان با جلبک های آب شیرین Chlamydomonas، Spirogyra، Chara برای مواد کمکی مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]Zygote meiosis را می توان با جلبک دریایی با آب تازه، Spirogyra، chara، chara برای مواد اولیه مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first division of the zygote is transverse. The embryogeny belongs to the Onagrd type.
[ترجمه گوگل]اولین تقسیم زیگوت عرضی است جنین زایی از نوع اوناگرد است
[ترجمه ترگمان]اولین تقسیم تخم، عرضی است The به نوع Onagrd تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During the process of fertilization a zygote with the diploid set is produced.
[ترجمه گوگل]در طی فرآیند لقاح یک زیگوت با مجموعه دیپلوئید تولید می شود
[ترجمه ترگمان]در طول فرآیند بارور سازی zygote با مجموعه diploid تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The stages of development for a baby are zygote, embryo, and fetus.
[ترجمه گوگل]مراحل رشد کودک عبارتند از زیگوت، جنین و جنین
[ترجمه ترگمان]مراحل رشد برای یک نوزاد عبارتند از: جنینی، جنین و جنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dormant stage of the zygote is about 15 days long, and then divided into a two-cell proembryo.
[ترجمه گوگل]مرحله خفته زیگوت حدود 15 روز طول می کشد و سپس به یک پیش جنین دو سلولی تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]مرحله راکد کردن تخم حدود ۱۵ روز طول دارد و سپس به دو سلول دو سلول تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this species, the first division of zygote produces two equal hemispheric cells by the first partition wall at the right angles to the axis of the archegonium.
[ترجمه گوگل]در این گونه، اولین تقسیم زیگوت، دو سلول نیمکره مساوی توسط اولین دیوار جداکننده در زوایای قائم به محور آرکگونیوم تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در این گونه، اولین تقسیم تخم دو سلول hemispheric برابر را با اولین دیواره حایل در زاویه راست به محور the تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The formation of a zygote by the union of genetically different gametes.
[ترجمه گوگل]تشکیل زیگوت با اتحاد گامت های ژنتیکی متفاوت
[ترجمه ترگمان]تشکیل یک جنین از طریق یک لقاح جنسی متفاوت از لحاظ ژنتیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The zygote is best appraised by stating that it is an inherently unstable entity.
[ترجمه گوگل]زیگوت با بیان این که یک موجود ذاتاً ناپایدار است، بهترین ارزیابی است
[ترجمه ترگمان]The با بیان اینکه این یک ماهیت ذاتا ناپایدار است، مورد ارزیابی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Zygospore A resistant sexual spore formed when a zygote develops a thick wall.
[ترجمه گوگل]زیگوسپور (Zygospore) یک هاگ جنسی مقاوم که وقتی دیواره ضخیمی در زیگوت ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Zygospore یک جنین جنسی مقاوم در برابر جنین شکل می گیرد که تخم دیوار ضخیم را گسترش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. How does a zygote differ from an ovum?
[ترجمه گوگل]زیگوت چه تفاوتی با تخمک دارد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه تخم از یک جنین متفاوت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The zygote has a fixed complement of genetic information in its nucleus.
[ترجمه گوگل]زیگوت دارای یک مکمل ثابت از اطلاعات ژنتیکی در هسته خود است
[ترجمه ترگمان]The یک مکمل ثابت از اطلاعات ژنتیکی در هسته خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخم (اسم)
kernel, seed, fry, egg, zygote, semen, testicle, testis

تخم بارور (اسم)
zygote

تخم گشنیده شده (اسم)
zygote

سلول گشنیده شده یا لقاح شده (اسم)
zygote

انگلیسی به انگلیسی

• any cell formed by the union of male and female gametes; fertilized egg; embryo at beginning of cell division (biology)

پیشنهاد کاربران

zygote ( n ) ( zaɪɡoʊt ) =a single cell that develops into a person or animal, formed by the joining together of a male and a female gamete ( a cell that is provided by each parent )
zygote
a fertilized ovum
زای گُوت
سلول تخم
زاگ یا زیگوت ( به انگلیسی: Zygote ) ( از یونانی ζυγωτός با تلفظ zygōtos به معنای "پیوسته شده" یا "جفت شده"، که آن هم از ζυγοῦν با تلفظ zygoun به معنای "پیوستن" یا "جفت شدن" می آید ) سلول یوکاریوتی است که توسط رویداد لقاح بین گامت ها تشکیل شده. ژنوم زیگوت ترکیبی از DNA در هر گامت بوده، و شامل تمامی اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای تشکیل یک فرد جدید می باشد. در جاندارن چند سلولی، زیگوت، جزو اولین مراحل تکوین است. در جاندار تک سلولی، زیگوت قادر است تا به صورت غیر - جنسی توسط میتوز تقسیم شده و تولید زاده های یکسانی کند.
...
[مشاهده متن کامل]


بارورش یا لِقاح ترکیب سلول های جنسی نر و ماده است که منجر به تشکیل سلول تخم می شود. تخم نخستین سلول جاندار جدید است که با تقسیم های پی درپی و تغییراتی که پیدا می کند، در نهایت جانداری مشابه به والدین ایجاد می کند. به عبارت دیگر لقاح به عمل جفت شدن گامت های نر و ماده برای پدیدآوردن جاندار جدید گفته می شود.

بپرس