zygoma

/zaɪˈɡoʊmə//zaɪˈɡəʊmə/

معنی: استخوان گونه، استخوان قوس وجنه
معانی دیگر: (کالبد شناسی)، رجوع شود به: zygomatic arch، zygomatic ج

جمله های نمونه

1. Implant for orbital defect and CAD for zygoma complex fracture are now studied to be the leading research internationally.
[ترجمه گوگل]ایمپلنت برای نقص اربیتال و CAD برای شکستگی پیچیده زیگوما در حال حاضر به عنوان تحقیقات پیشرو در سطح بین‌المللی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]implant برای نقص اوربیتال و CAD برای شکستگی مختلط zygoma در حال حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است تا پژوهش پیشرو در سطح بین المللی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion: After correctly reduction, the zygoma fracture can be restored by different methods from 1 to 4 points points fixation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: پس از کاهش صحیح، شکستگی زیگوما با روش‌های مختلف از تثبیت 1 تا 4 نقطه قابل ترمیم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: بعد از کاهش به درستی، شکستگی zygoma را می توان با روش های مختلف از ۱ تا ۴ امتیاز تثبیت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Central hemangiomas of the zygoma is a rare disease.
[ترجمه گوگل]همانژیوم مرکزی زیگوما یک بیماری نادر است
[ترجمه ترگمان]hemangiomas مرکزی of یک بیماری نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion The measurement of acromion zygoma distance and shoulder width, which provides significant reference data for the design and improvement of cervical rehabilitation pillow.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اندازه گیری فاصله آکرومیون زیگوما و عرض شانه، که داده های مرجع قابل توجهی را برای طراحی و بهبود بالش توانبخشی دهانه رحم فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اندازه گیری فاصله zygoma و عرض شانه، که داده های مرجع قابل توجهی برای طراحی و بهبود بالش توان بخشی رحم ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The anterior portion of the supramastoid crest and zygoma root correlated with the level of the middle fossa.
[ترجمه گوگل]قسمت قدامی تاج سوپراماستوئید و ریشه زیگوما با سطح حفره میانی ارتباط دارد
[ترجمه ترگمان]بخش جلویی تاج supramastoid و ریشه zygoma با سطح مقطع میانی هم بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To design and fabricate zygoma internal arced distractor, to provide device for the arced distraction osteogenesis of zygoma.
[ترجمه گوگل]هدف طراحی و ساخت حواس پرتی داخلی زایگوما، برای تهیه دستگاهی برای استخوان سازی انحراف قوسی زیگوما
[ترجمه ترگمان]هدف طراحی و ساخته zygoma درونی arced، برای فراهم آوردن ابزاری برای انحراف distraction از zygoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To study the effects of coronal operative incision in hairline scalp on reconstruction of bones shape after the fracture of zygoma.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر برش جراحی تاج در خط موی سر بر بازسازی شکل استخوان پس از شکستگی زیگوما انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات برش operative coronal در مغز استخوان پیشانی پس از شکست zygoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To study the practicability and the aesthetic significance of the treatment of the scalp coronal incision on all kinds of fracture of zygoma and zygomatic arch.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه کاربردی بودن و اهمیت زیبایی شناختی درمان برش کرونال پوست سر بر روی انواع شکستگی های زیگوما و قوس زیگوماتیک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the و اهمیت زیبایی شناسی رفتار پوست سر، برش coronal در تمامی انواع شکستگی of و طاق قوسی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:The exploration of clinical effect to applying absorbable plates to treat one side orbital maxillary zygoma.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بالینی استفاده از صفحات قابل جذب برای درمان زیگومای یک طرفی اربیتال ماگزیلا
[ترجمه ترگمان]هدف: اکتشاف اثر بالینی برای به کار بردن صفحات absorbable برای برخورد با یک طرف آرواره بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AIM: To observe the effect of distraction osteogenesis of zygoma based on the bony structure and bony density of new bone formation.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر استئووژنز حواس پرتی زایگوما بر اساس ساختار استخوانی و تراکم استخوانی تشکیل استخوان جدید
[ترجمه ترگمان]به منظور مشاهده اثر of distraction بر روی ساختار استخوانی و چگالی استخوانی شکل گیری استخوان جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Grinding at your head with my bone saw breaking zygoma.
[ترجمه گوگل]با اره استخوانی که روی سرت می کوبم زیگوما را می شکند
[ترجمه ترگمان]ساییدن تو با استخون هام، شکستن استخون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: To evaluate the feasibility and efficiency of the pedicled buccal fat pad to cover distractor in the internal arced distraction osteogenesis of zygoma.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی امکان‌سنجی و کارایی پد چربی باکال ساقه‌دار برای پوشاندن عامل حواس‌پرتی در استخوان‌زایی حواس‌پرتی قوسی داخلی زیگوما
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی امکان پذیری و کارایی یک سکوی چربی pedicled برای پوشش دادن distractor در حالت قوس arced داخلی osteogenesis از zygoma
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Method:The method of coronal incision in hairline scalp was used in bones repositioning and immobilization for 21 patients with fracture of zygoma.
[ترجمه گوگل]روش: روش برش کرونال در خط موی سر برای جابجایی و بیحرکتی استخوان 21 بیمار مبتلا به شکستگی زیگوما مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش: روش برش coronal در موی سر مویی در تغییر استخوان ها و بی حرکت کردن برای ۲۱ بیمار با شکست of مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Besides antifungal treatment, this patient also received several surgeries to remove all necrotic tissues, including the palate, maxilla, zygoma and orbital floor and lateral wall.
[ترجمه گوگل]علاوه بر درمان ضد قارچی، این بیمار چندین عمل جراحی نیز برای برداشتن تمام بافت های نکروزه از جمله کام، فک بالا، زیگوما و کف مدار و دیواره جانبی انجام داد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر درمان ضد قارچی، این بیمار چندین عمل جراحی برای حذف همه بافت های necrotic از جمله the، آرواره، zygoma و زمین مداری و دیوار جانبی دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان گونه (اسم)
cheekbone, zygoma

استخوان قوس وجنه (اسم)
zygoma

انگلیسی به انگلیسی

• cheekbone, zygomatic bone; bony arch of the skull located below the orbit of the skull, zygomatic arch (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس