zoologist

/zoˈɑːlədʒəst//zuːˈɒlədʒɪst/

معنی: جانور شناس، ویژهگر جانورشناسی
معانی دیگر: جانور شناس، ویژه گر جانورشناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who specialized in or studies zoology.

جمله های نمونه

1. Zoologist Eugene Morton has propounded a general theory of the vocal sounds that animals make.
[ترجمه گوگل]جانورشناس یوجین مورتون نظریه ای کلی در مورد صداهای صوتی که حیوانات تولید می کنند ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]Zoologist Eugene Morton، نظریه عمومی صداهای آوایی که حیوانات می سازند را مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'd paint like a zoologist, catching the animals doing things they actually do.
[ترجمه گوگل]من مانند یک جانورشناس نقاشی می‌کشم، حیوانات را در حال انجام کارهایی که واقعاً انجام می‌دهند، می‌گیرم
[ترجمه ترگمان]مثل a نقاشی می کردم و حیواناتی را که در واقع کارهایی را انجام می دادند که واقعا انجام می دادند، می گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A zoologist by training, he had been working on specimens collected by the Challenger Expedition.
[ترجمه گوگل]او که یک جانورشناس بود، روی نمونه هایی کار می کرد که توسط اکسپدیشن چلنجر جمع آوری شده بود
[ترجمه ترگمان]او یک جانورشناس با آموزش بود که در حال کار بر روی نمونه های جمع آوری شده توسط هیات اعزامی Challenger بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The implication follows: If a zoologist can deduce which parasite is present, a female roach probably can as well.
[ترجمه گوگل]مفهوم به شرح زیر است: اگر یک جانورشناس بتواند استنباط کند که کدام انگل وجود دارد، احتمالاً یک سوسک ماده نیز می تواند
[ترجمه ترگمان]مفهوم زیر از این قرار است: اگر یک جانورشناس بتواند استنتاج کند که چگونه انگلی وجود دارد، یک سوسک ماده نیز می تواند خوب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Inevitably I was destined to become a zoologist in later life.
[ترجمه گوگل]به ناچار مقدر بود که در زندگی بعدی جانورشناس شوم
[ترجمه ترگمان]من به ناچار مقدر شده بودم که در زندگی بعدی به یک جانورشناس تبدیل شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Desmond Morris is an English zoologist who applies his knowledge of animal Behavior to human Beings.
[ترجمه گوگل]دزموند موریس یک جانورشناس انگلیسی است که دانش خود را در مورد رفتار حیوانات در مورد انسان ها به کار می گیرد
[ترجمه ترگمان]دزموند موریس یک جانورشناس انگلیسی است که دانش خود از رفتار حیوانی را به موجودات انسانی اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By daring to speak out, zoologist Fan Wenshi is helping to save a species.
[ترجمه گوگل]جانورشناس فن ونشی با جرات بیان کردن، به نجات یک گونه کمک می کند
[ترجمه ترگمان]با شجاعت صحبت کردن، zoologist فان Wenshi به نجات یک گونه کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. English zoologist and comparative anatomist who opposed Darwin's evolution theory.
[ترجمه گوگل]جانورشناس انگلیسی و آناتومیست مقایسه ای که با نظریه تکامل داروین مخالفت کرد
[ترجمه ترگمان]جانورشناس و کالبدشناس انگلیسی که با نظریه تکامل داروین مخالف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Local people thought the zoologist was an evil person and the jury decided he was guilty.
[ترجمه گوگل]مردم محلی فکر می کردند که جانورشناس یک فرد شرور است و هیئت منصفه تصمیم گرفت که او مجرم است
[ترجمه ترگمان]مردم محلی فکر می کردند که zoologist یک فرد شیطانی است و هیات منصفه هم به این نتیجه رسیدند که او مجرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The zoologist had spent a long time living with monkeys.
[ترجمه گوگل]جانورشناس مدت زیادی را با میمون ها زندگی کرده بود
[ترجمه ترگمان]zoologist مدت زیادی را با میمون ها گذرانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Baron Cuvier, a 19th-century zoologist, thought the unicorn not only mythical, but impossible, for its single central horn would have to grow out of a suture in the skull.
[ترجمه گوگل]بارون کوویر، جانورشناس قرن نوزدهمی، فکر می‌کرد که تک‌شاخ نه تنها افسانه‌ای، بلکه غیرممکن است، زیرا شاخ مرکزی آن باید از بخیه‌ای در جمجمه رشد کند
[ترجمه ترگمان]بارون کوویه یک قرن ۱۹ بود و فکر می کرد که اسب تک شاخ تنها افسانه ای نیست، اما غیر ممکن است، زیرا تنها شاخ اصلی آن باید از یک بخیه در جمجمه بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Barja, an Autonomous University of Madrid zoologist, inspected wolf scat in a mountainous region of Spain's northwest Iberian Peninsula.
[ترجمه گوگل]بارجا، جانورشناس دانشگاه خودمختار مادرید، گرگ را در منطقه ای کوهستانی در شمال غربی شبه جزیره ایبری اسپانیا بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]Barja، یک دانشگاه خودمختار مادرید، از scat گرگ در منطقه ای کوهستانی از شبه جزیره ایبری در شمال غرب اسپانیا بازدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, to the zoologist or the botanist, the naming is actually a commonly seen activity.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای جانورشناس یا گیاه شناس، نام گذاری در واقع یک فعالیت معمول است
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای جانورشناس و گیاه شناس، نام گذاری در واقع یک فعالیت قابل مشاهده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A journalist went to interview a zoologist who stud ied gorillas in the jungle.
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاری برای مصاحبه با جانورشناسی که گوریل ها را در جنگل مطالعه می کرد، رفت
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه نگار برای مصاحبه با یک جانورشناس که گوریل ها را در جنگل بازی می کرد مصاحبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The zoologist has lived in the forest for ten years and he thinks it worthwhile.
[ترجمه گوگل]جانورشناس ده سال در جنگل زندگی کرده است و فکر می کند ارزشش را دارد
[ترجمه ترگمان]The ده سال است که در جنگل زندگی می کند و فکر می کند ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جانور شناس (اسم)
zoologist

ویژهگر جانورشناسی (اسم)
zoologist

انگلیسی به انگلیسی

• scientist of zoology, scientist of the science of animal habits and physiology

پیشنهاد کاربران

جانور شناس
– The zoologist has lived in the forest for ten years
– The zoologist had spent a long time living with monkeys
– a zoologist is a person who scientifically studies animals

بپرس