zoo

/ˈzuː//zuː/

معنی: باغ وحش
معانی دیگر: ددگاه، ددباغ، پیشوند:، جانور، زی -، زیا -، زیست [zoology]، n : باه وحش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: zoos
(1) تعریف: a place, usu. a park, where living animals, esp. wild ones, are kept in enclosures for public viewing; zoological garden.
مترادف: menagerie, zoological garden
مشابه: vivarium

(2) تعریف: a collection of live animals, esp. wild ones.
مترادف: menagerie

(3) تعریف: (informal) a group or situation considered to be wild, undisciplined, or animalistic.
مترادف: bedlam, madhouse, three-ring circus
مشابه: chaos, circus, confusion, disarray, disorder
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: animal.

- zoology
[ترجمه محمد] حیوان شناسی
|
[ترجمه گوگل] جانور شناسی
[ترجمه ترگمان] جانور شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the zoo distracted him for at least one afternoon
باغ وحش لااقل برای یک بعدازظهر حواس او را به چیز دیگری معطوف کرد.

2. a monkey house in a zoo
خانه ی میمون ها در باغ وحش

3. he took his kids to the zoo
او بچه هایش را به باغ وحش برد.

4. He couldn't take that job at the zoo because of his epilepsy.
[ترجمه گوگل]او به دلیل صرعش نتوانست آن شغل را در باغ وحش انجام دهد
[ترجمه ترگمان]به خاطر صرع او نمی توانست آن شغل را در باغ وحش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We saw three pandas in the zoo.
[ترجمه گوگل]ما سه پاندا را در باغ وحش دیدیم
[ترجمه ترگمان] ما سه تا پاندا تو باغ وحش دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the zoo we saw many monkeys running round in the cage.
[ترجمه گوگل]در باغ وحش میمون های زیادی را دیدیم که در قفس می دویدند
[ترجمه ترگمان]در باغ وحش میمون های زیادی را دیدیم که در قفس می دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A zoo is a place where live animals are kept in captivity for the public to see.
[ترجمه گوگل]باغ وحش مکانی است که در آن حیوانات زنده در اسارت نگهداری می شوند تا عموم از آن دیدن کنند
[ترجمه ترگمان]باغ وحش مکانی است که در آن حیوانات زنده در قفس نگهداری می شوند تا مردم بتوانند آن را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She led the children into the zoo.
[ترجمه گوگل]او بچه ها را به باغ وحش هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]بچه ها را به باغ وحش راهنمایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His sister works at Beijing Zoo.
[ترجمه گوگل]خواهرش در باغ وحش پکن کار می کند
[ترجمه ترگمان]خواهرش در باغ وحش پکن کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bob is head lion keeper at the zoo.
[ترجمه گوگل]باب نگهبان سر شیر در باغ وحش است
[ترجمه ترگمان]باب در باغ وحش سر شیر نگهبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two gorillas have escaped from the zoo.
[ترجمه گوگل]دو گوریل از باغ وحش فرار کرده اند
[ترجمه ترگمان] دوتا گوریل از باغ وحش فرار کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We took the kids to the zoo for a special treat.
[ترجمه گوگل]بچه ها را برای پذیرایی خاص به باغ وحش بردیم
[ترجمه ترگمان]ما بچه ها رو به باغ وحش دعوت کردیم تا یه مهمون ویژه داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I agree that the demise of London zoo would be terrible.
[ترجمه گوگل]موافقم که نابودی باغ وحش لندن وحشتناک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]موافقم که مرگ باغ وحش لندن وحشتناک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The children enjoy going to the zoo.
[ترجمه گوگل]بچه ها از رفتن به باغ وحش لذت می برند
[ترجمه ترگمان]بچه ها از رفتن به باغ وحش لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باغ وحش (اسم)
zoo, zoological garden

انگلیسی به انگلیسی

• park or facility where animals are kept and raised for visitors to see and observe, zoological park; (slang) disorderly and chaotic place; (computers) group of viruses and worms that exist only in virus and anti-virus laboratories; working area for many computer programmers
animal life; animal
a zoo is a park where live animals are kept so that people can look at them and study their behaviour.

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک prefix داریم به اسم zoo
📌 این پیشوند، معادل "animal" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پیشوند را در خود داشته باشند، به "animal" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 zoo: a place where "animals" are kept for public viewing.
🔘 zoology: the scientific study of "animals".
🔘 zoologist: a scientist who studies "animals".
🔘 zoological: related to the study of "animals".
🔘 zooplankton: tiny "animals" that drift in water.
🔘 zoophobia: an irrational fear of "animals".
🔘 zoogenic: originating from "animals".
🔘 zoography: the description of "animals".
🔘 zoopathy: a disease affecting "animals".
🔘 zoophile: a person who loves "animals".
🔘 zoophilia: a strong love or affection for "animals".
🔘 zooplasty: surgical repair using "animal" tissue.
🔘 zootechnics: the science of breeding "animals".
🔘 zoochemistry: the study of chemical substances in "animals".
🔘 zoogeography: the study of the distribution of "animals".

باغ وحش - ( محل نگهداری حیوانات وحشی برای نمایش ) - اسم
We are going to the zoo today.
مکان پر سر و صدا / جای شلوغ و بی نظم - ( اصطلاح عامیانه برای مکان آشفته و پرسروصدا ) - اسم
This office is a zoo today!
به عنوان یک کلمه باغ وحش معنا میده
اما به عنوان اصطلاح به مکان های پر سر و صدا گفته میشه ( a noisy area )
Zoo به معنی باغ وحش
من دیگشنری zoo vpn رو می خواستم
Zoo
باغ وحش، باغ حیوان
اصطلاح
پر سرو صدا
واژه zoo به معنای باغ وحش
zoo یا باغ وحش مکانی است که در آن از حیوانات وحشی و یا اهلی به منظور نمایش برای عموم نگهداری می شود. گاهی اوقات از این واژه به عنوان پیشوند نیز استفاده می شود. مثلا: zoology ( به معنای حیوان شناسی )
منبع: سایت بیاموز
Zoo در جایگاه اسم دوتا معنی دارد :
1 - باغ وحش
2 - هرج و مرج و منطقه پر سرو صدا
به مثال زیر توجه کنید :
Everybody knows downtown of NY ( New York ) it's quite zoo
هم در زبان" فرانسه" وهم در زبان "انگلیسی"
معنی" باغ وحش" میدهد
باغ حیوانات
باغ پرندگان

He took his angry kids to the zoo
او کودک عصبانیش را به باغ وحش برد
🦄🦄
باغ وحش، باغ حیوانات
باغ وحش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس