zinc

/ˈzɪŋk//zɪŋk/

معنی: روی، فلز روی
معانی دیگر: (شیمی) روی (فلز سفید مایل به آبی - نشان: zn، وزن اتمی: 65/38، شماره ی اتمی: 30، چگالی: 7/14، نقطه ی گداز: 419/4 درجه سانتیگراد، نقطه ی جوش: 907 درجه سانتیگراد)، روح، قطب پیل ولتا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element that has thirty protons in each nucleus and that occurs in pure form as a bluish white corrosion-resistant metal that is brittle at room temperature but becomes malleable when heated, used in a variety of alloys and in electrical devices. (symbol: Zn)
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: zincing, zincking, zinced, zincked, zincs.
• : تعریف: to cover or coat (iron or steel) with zinc to retard rusting; galvanize.

جمله های نمونه

1. the fusion of copper and zinc to produce brass
هم گدازش مس و روی برای ساختن برنج

2. Brass is an alloy of copper and zinc.
[ترجمه گوگل]برنج آلیاژی از مس و روی است
[ترجمه ترگمان]برنج آلیاژی از مس و روی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Copper and zinc are fused to make brass.
[ترجمه گوگل]مس و روی برای ساختن برنج ذوب می شوند
[ترجمه ترگمان]مس و روی برای ساختن برنج ترکیب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A zinc coating is applied to the steel for rust protection.
[ترجمه گوگل]یک پوشش روی برای محافظت از زنگ زدگی روی فولاد اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]یک روکش روی برای فولاد برای حفاظت از زنگ به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Brass is a metallic alloy of copper and zinc.
[ترجمه گوگل]برنج یک آلیاژ فلزی از مس و روی است
[ترجمه ترگمان]برنج آلیاژ فلزی از مس و روی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was involved in oil, zinc and lead prospecting.
[ترجمه گوگل]او در اکتشاف نفت، روی و سرب شرکت داشت
[ترجمه ترگمان]او در اکتشاف نفت، روی و سرب دست داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His body is in short of zinc.
[ترجمه گوگل]بدنش کمبود روی دارد
[ترجمه ترگمان]بدنش به طور کوتاه روی روی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To make brass containing more zinc than this required access to zinc metal.
[ترجمه گوگل]برای ساخت برنج حاوی روی بیش از این نیاز به فلز روی داشت
[ترجمه ترگمان]برای ساختن برنج حاوی بیشتر از این به فلز روی نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The zinc sulphide is then transferred to a vessel through which passes an inert gas, such as nitrogen or carbon dioxide.
[ترجمه گوگل]سپس سولفید روی به ظرفی منتقل می شود که گاز بی اثری مانند نیتروژن یا دی اکسید کربن از آن عبور می کند
[ترجمه ترگمان]سپس سولفید روی به یک کشتی انتقال داده می شود که از طریق آن یک گاز بی اثر، مانند نیتروژن یا کربن دی اکسید عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The important minerals are calcium, zinc, iron, potassium, magnesium, phosphorus and iodine.
[ترجمه گوگل]مواد معدنی مهم عبارتند از کلسیم، روی، آهن، پتاسیم، منیزیم، فسفر و ید
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی مهم کلسیم، روی، آهن، پتاسیم، منیزیم، فسفر و ید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alloys Figure 31 shows the phase diagram for zinc and cadmium.
[ترجمه گوگل]آلیاژها شکل 31 نمودار فاز روی و کادمیوم را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۳۱ نمودار فازی برای روی و کادمیم را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These include lead and antimony, nickel, manganese and zinc, and bismuth and iron.
[ترجمه گوگل]اینها شامل سرب و آنتیموان، نیکل، منگنز و روی، و بیسموت و آهن است
[ترجمه ترگمان]این مواد شامل سرب و antimony، نیکل، منگنز و روی، و bismuth و آهن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This ore contains substantial volumes of zinc and copper, which are produced as by-products of the more valuable tin.
[ترجمه گوگل]این سنگ معدن حاوی حجم قابل توجهی روی و مس است که به عنوان محصولات جانبی قلع با ارزش تر تولید می شود
[ترجمه ترگمان]این سنگ شامل مقادیر قابل توجهی از روی و مس است که به عنوان محصولات با ارزش بیشتر تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Microscopic examinations show that crystals of zinc are embedded in the eutectic mixture.
[ترجمه گوگل]بررسی های میکروسکوپی نشان می دهد که کریستال های روی در مخلوط یوتکتیک تعبیه شده است
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها میکروسکوپی نشان می دهند که کریستال های روی در مخلوط اوتکتیک جاسازی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the Somogyi-Nelson procedure, barium hydroxide a d zinc sulfate are used to precipitate proteins.
[ترجمه گوگل]در روش Somogyi-Nelson، از هیدروکسید باریم و سولفات روی برای رسوب دادن پروتئین ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در روش Somogyi - نلسون، سولفات باریم با سولفات روی به پروتیین ها استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روی (اسم)
tin, zinc

فلز روی (اسم)
zinc

تخصصی

[شیمی] روى - فلز سفید مایل به آبیتحت تاثیر روى قرار دادن، داراى روکش روى کردن، گالوانیزه کردن
[عمران و معماری] روی
[برق و الکترونیک] روی - روی عنصر فلزی سفید مایل به آبی با عدد اتمی 30 و وزن اتمی 65/37 .
[مهندسی گاز] روی

انگلیسی به انگلیسی

• (zn) metallic chemical element (chemistry)
cover with zinc, plate with zinc
zinc is a grey metal which is used to make other metals such as brass or to cover other metals such as iron to stop them rusting.

پیشنهاد کاربران

zinc
بهتر است برای همسان پنداری این توپال یا فلز ب حرف اضافه یا افزون واژ " روی " : روگ یا روک گفته و نوشته شود.

بپرس