- Their chances of winning the championship this year are zilch.
[ترجمه گوگل] شانس آنها برای کسب عنوان قهرمانی امسال ضعیف است [ترجمه ترگمان] شانس برنده شدن در مسابقات قهرمانی امسال zilch است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She took everything I had and left me with zilch.
[ترجمه گوگل] او هر چه داشتم را برداشت و من را با زیلچ رها کرد [ترجمه ترگمان] او همه چیزهایی را که من داشتم برداشت و من را با zilch تنها گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. I arrived in this country with zilch.
[ترجمه گوگل]من با زیل وارد این کشور شدم [ترجمه ترگمان] من با zilch به این کشور اومدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At the moment these shares are worth zilch.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این سهام ارزشی ندارد [ترجمه ترگمان]در حال حاضر این سهام ارزش zilch دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او کاملاً در مورد بازاریابی می داند [ترجمه ترگمان]او کاملا درباره بازاریابی صحبت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I mean nada, zilch, noise level, off the screen, under the radar.
[ترجمه گوگل]منظورم نادا، زیلچ، سطح نویز، خارج از صفحه، زیر رادار است [ترجمه ترگمان]منظورم nada، zilch، سطح صدا، خارج از صفحه، زیر رادار بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The federal government does zilch to help struggling farmers.
[ترجمه گوگل]دولت فدرال برای کمک به کشاورزان در حال مبارزه تلاش می کند [ترجمه ترگمان]دولت فدرال تلاش می کند تا به مبارزه با کشاورزان کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'd tried Mr Nasty - zilch.
[ترجمه گوگل]من آقای Nasty - zilch را امتحان کرده بودم [ترجمه ترگمان]من سعی کرده بودم که سر و کله آقای Mr - - - - - - - - - - - - - - - - - [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We have gotten absolutely zilch in return.
[ترجمه گوگل]ما در ازای آن کاملاً زیلچ گرفته ایم [ترجمه ترگمان]ما کاملا در عوض zilch [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It has zilch chance of happening.
[ترجمه گوگل]احتمال وقوع آن ناچیز است [ترجمه ترگمان]این اتفاق هیچ شانسی برای رخ دادن ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She knows zilch about the fact that his husband failed in the business.
[ترجمه گوگل]او از این واقعیت آگاه است که شوهرش در تجارت شکست خورده است [ترجمه ترگمان]او درباره این حقیقت که شوهرش در این کسب وکار شکست خورده است خبر دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The team's morale fell to zilch owing to the unexpected defeat.
[ترجمه گوگل]روحیه این تیم به دلیل شکست غیرمنتظره به زیر آب رفت [ترجمه ترگمان]روحیه تیم به خاطر شکست غیرمنتظره، به zilch باخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They will tell you the answer: Zero, zilch, nada.
[ترجمه گوگل]جواب شما را خواهند گفت: صفر، زیلچ، نادا [ترجمه ترگمان]آن ها پاسخ را به شما خواهند گفت: صفر، zilch، nada [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He knows zilch about the fact that his son has been failing all his classes.
[ترجمه گوگل]او از این واقعیت آگاه است که پسرش در تمام کلاس هایش شکست خورده است [ترجمه ترگمان]او از این حقیقت آگاه است که پسرش در تمام طبقات خود قصور کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I didn't hear zilch about it.
[ترجمه گوگل]من در مورد آن چیزی نشنیدم [ترجمه ترگمان]من چیزی در این مورد نشنیدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Nothing's happened Connie. Zilch.
[ترجمه گوگل]هیچ اتفاقی نیفتاده کانی زیلچ [ترجمه ترگمان]هیچ اتفاقی برای کانی نیفتاده زدی به خال [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• nothing, zero, zip (slang)
پیشنهاد کاربران
هیچ ، هیچ چیز
بی تجربه. Zilch معلم بی تجربه است . . The teacher is zilch
zilch ( n ) ( zɪltʃ ) =nothing, e. g. I arrived in this country with zilch.
nothing ( informal )
هیچی، Nothing at all هیچ ، صفر Zero, not any
There is zilch evidence for the fraud I won three to zilch I have zilch in my bank account During the pandemic giant coroprations get millions and small businesses get zilch