1. zigzag stitch
بخیه ی ضربدر
2. a zigzag road
راه زیگزاگ
3. They staggered in a zigzag across the tarmac.
 [ترجمه گوگل]آنها در یک زیگزاگ در سراسر آسفالت تلوتلو خوردند 
[ترجمه ترگمان]از روی جاده پرپیچ و خم جاده تلوتلو می خوردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The lightning made a zigzag in the sky.
 [ترجمه گوگل]رعد و برق یک زیگزاگ در آسمان ایجاد کرد 
[ترجمه ترگمان]برق در آسمان کج شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The path ran zigzag up the hill.
 [ترجمه گوگل]مسیر به صورت زیگزاگ از تپه بالا می رفت 
[ترجمه ترگمان]کوره راه از تپه بالا می رفت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The country seems to have been following a zigzag course between democracy and dictatorship.
 [ترجمه گوگل]به نظر می رسد این کشور مسیری زیگزاگی بین دموکراسی و دیکتاتوری را دنبال کرده است 
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این کشور مسیری زیگزاگ بین دموکراسی و دیکتاتوری دنبال می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Plant the peas, zigzag fashion, 2in apart.
 [ترجمه گوگل]نخودها را به صورت زیگزاگ به فاصله 2 سانتی متر از هم بکارید 
[ترجمه ترگمان]نخود، مد زیگزاگ، ۲ در فاصله از هم قرار دهید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Lightning flashed, an enormous zigzag of it ripping across the sky, followed by a deep rumble of thunder.
 [ترجمه گوگل]رعد و برق درخشید، زیگزاگ عظیمی از آن در آسمان پراکنده شد و به دنبال آن صدای رعد و برق عمیقی به گوش رسید 
[ترجمه ترگمان]رعد برق زد، یک پیچ عظیم و پرپیچ و خمی از آسمان گذشت و به دنبال غرش رعد در آسمان پدیدار شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Select needles on both beds and knit the zigzag cast on row.
 [ترجمه گوگل]روی هر دو تخت سوزن ها را انتخاب کنید و رج زیگزاگی را ببافید 
[ترجمه ترگمان]needles را روی هر دو تخت خواب انتخاب کنید و به صورت زیگزاگ در ردیف قرار دهید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. It's a steep, zigzag path up a mountainside.
 [ترجمه گوگل]این یک مسیر شیب دار و زیگزاگی به سمت دامنه کوه است 
[ترجمه ترگمان]یک مسیر پرپیچ و خم و کج و معوج در یک طرف کوه وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Plant the peas, zigzag fashion, 2in apart. Early potatoes should be sprouted indoors now to go out in spring.
 [ترجمه گوگل]نخودها را به صورت زیگزاگ به فاصله 2 سانتی متر از هم بکارید سیب زمینی های زودرس را باید در داخل خانه جوانه زد تا در بهار بیرون بروند 
[ترجمه ترگمان]نخود، مد زیگزاگ، ۲ در فاصله از هم قرار دهید در حال حاضر باید سیب زمینی های داخل خانه جوانه بزنند تا در بهار بیرون بروند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. He noticed that they continually moved in a zigzag fashion.
 [ترجمه گوگل]او متوجه شد که آنها به طور مداوم به صورت زیگزاگ حرکت می کنند 
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که پیوسته در یک شکل مارپیچ حرکت می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. First, mounted on zigzag lightning I paid a visit to the Monster Fish Maidens.
 [ترجمه گوگل]ابتدا، سوار بر رعد و برق زیگزاگ، از هیولا فیش میدنز دیدن کردم 
[ترجمه ترگمان]اول، من سوار بر رعد و برق در حال zigzag بودم که به the ماهی Monster مراجعه کردم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. She reads zigzag lines in the dirt that the Ant Family has written and copies the words into her purple notepad.
 [ترجمه گوگل]او خطوط زیگزاگ را در خاکی که خانواده مورچه ها نوشته اند می خواند و کلمات را در دفترچه یادداشت بنفش خود کپی می کند 
[ترجمه ترگمان]او خطوط زیگزاگ در کثیفی می خواند که خانواده مورچه این کلمات را در دفتر یادداشت purple چاپ و کپی می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید