1. zero in your target,and go for it.
[ترجمه گوگل]هدف خود را صفر کنید و به دنبال آن بروید
[ترجمه ترگمان]صفر تو your و برو دنبالش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفر تو your و برو دنبالش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Modern military aircraft use computers to help them zero in on their targets.
[ترجمه گوگل]هواپیماهای نظامی مدرن از رایانه برای کمک به آنها برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای نظامی مدرن از کامپیوترها برای کمک به آن ها برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای نظامی مدرن از کامپیوترها برای کمک به آن ها برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We must decide on our target market, then zero in on it.
[ترجمه گوگل]ما باید در مورد بازار هدف خود تصمیم بگیریم، سپس آن را به صفر برسانیم
[ترجمه ترگمان]ما باید در مورد بازار هدف خود تصمیم بگیریم، سپس صفر روی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید در مورد بازار هدف خود تصمیم بگیریم، سپس صفر روی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Now, men, zero in your guns at the ship.
[ترجمه گوگل]حالا، مردان، در کشتی اسلحههایتان را صفر کنید
[ترجمه ترگمان]حالا، افراد، صفر تو guns تو کشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حالا، افراد، صفر تو guns تو کشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Temperatures rarely rise above zero in winter.
[ترجمه گوگل]دما در زمستان به ندرت به بالای صفر می رسد
[ترجمه ترگمان]دما در زمستان به ندرت از صفر بالاتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دما در زمستان به ندرت از صفر بالاتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It can be forty above zero in Eugene and ten below zero in Bend, a two-hour drive to the east.
[ترجمه گوگل]می تواند چهل بالای صفر در یوجین و ده زیر صفر در Bend باشد، دو ساعت رانندگی به سمت شرق
[ترجمه ترگمان]در اوژن و ده کم تر از صفر در بند \"بند\"، می توان چهل و پنج ساعت رانندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در اوژن و ده کم تر از صفر در بند \"بند\"، می توان چهل و پنج ساعت رانندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This will force x i j to be zero in any optimal solution.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که x i j در هر راه حل بهینه صفر باشد
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که x i j در هر راه حل بهینه صفر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود که x i j در هر راه حل بهینه صفر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This compares with quantities close to zero in the outer city, for most speakers.
[ترجمه گوگل]این در مقایسه با مقادیر نزدیک به صفر در شهر بیرونی، برای اکثر سخنرانان است
[ترجمه ترگمان]این مقایسه با مقادیر نزدیک به صفر در شهر بیرونی، برای بسیاری از گویندگان، مقایسه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقایسه با مقادیر نزدیک به صفر در شهر بیرونی، برای بسیاری از گویندگان، مقایسه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They can zero in on this big wall map and pick any phone they want, and record the conversation.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند روی این نقشه دیوار بزرگ صفر کنند و هر تلفنی را که می خواهند انتخاب کنند و مکالمه را ضبط کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند روی این نقشه دیوار بزرگ صفر بایستند و هر تلفنی که می خواهند را بردارند و مکالمات را ثبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند روی این نقشه دیوار بزرگ صفر بایستند و هر تلفنی که می خواهند را بردارند و مکالمات را ثبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Or do they zero in on the contemporary paperbacks?
[ترجمه گوگل]یا آیا آنها بر روی جلدهای شومیز معاصر به صفر می رسند؟
[ترجمه ترگمان]یا آیا آن ها در کتاب های کاغذی معاصر صفر هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا آیا آن ها در کتاب های کاغذی معاصر صفر هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Odors allow them to zero in on a wounded fish from a quarter of a mile away or more.
[ترجمه گوگل]بوها به آنها اجازه می دهد تا ماهی زخمی را از فاصله یک چهارم مایلی یا بیشتر به صفر برسانند
[ترجمه ترگمان]Odors به آن ها اجازه می دهد تا با یک ماهی زخمی از فاصله یک چهارم یا بیشتر به صفر برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Odors به آن ها اجازه می دهد تا با یک ماهی زخمی از فاصله یک چهارم یا بیشتر به صفر برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They zero in on dopamine while leaving other neurotransmitters untouched.
[ترجمه گوگل]آنها دوپامین را صفر می کنند در حالی که سایر انتقال دهنده های عصبی دست نخورده باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]آن ها در دوپامین دست و پنجه نرم می کنند در حالی که انتقال دهنده های عصبی دیگری را دست نخورده باقی می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در دوپامین دست و پنجه نرم می کنند در حالی که انتقال دهنده های عصبی دیگری را دست نخورده باقی می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If you wish to zero in on a particularly weak station, however, you must resort to a little math to alter the length of the crossbar.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر می خواهید در یک ایستگاه به خصوص ضعیف صفر شوید، باید به کمی ریاضی متوسل شوید تا طول میله متقاطع را تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهید در یک ایستگاه به خصوص ضعیف صفر میل کنید، باید به یک ریاضی کوچک متوسل شوید تا طول میله عرضی را تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهید در یک ایستگاه به خصوص ضعیف صفر میل کنید، باید به یک ریاضی کوچک متوسل شوید تا طول میله عرضی را تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You should zero in a machine gun at 500 yards.
[ترجمه گوگل]شما باید در مسلسل 500 یارد صفر کنید
[ترجمه ترگمان] تو باید تو ۵۰۰ متری تفنگ داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تو باید تو ۵۰۰ متری تفنگ داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید