zero down on

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
متمرکز شدن دقیق روی. . . / نشانه گیری نهایی / محدود کردن انتخاب به. . .
در زبان محاوره ای:
قفل کردن روی یه گزینه، رسیدن به انتخاب نهایی، زوم کردن دقیق، انتخاب قطعی
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( رسمی – تصمیم گیری ) :
محدود کردن گزینه ها و تمرکز نهایی روی **یک هدف، گزینه، یا نقطه ی خاص** بعد از بررسی های اولیه
مثال:
We’ve looked at several candidates, but now we need to **zero down on** the best fit.
چندتا گزینه رو بررسی کردیم، ولی حالا باید برسیم به انتخاب نهایی.
2. ( تحلیلی – استراتژیک ) :
تمرکز دقیق و هدفمند روی **بخش خاصی از داده، مشکل، یا فرصت** برای اقدام مؤثر
مثال:
The team **zeroed down on** the root cause of the system failure.
تیم تمرکزش رو گذاشت روی علت اصلی خرابی سیستم.
3. ( رسانه ای – فرهنگی ) :
در روایت های خبری یا تبلیغاتی، نماد **نشانه گیری نهایی یا تمرکز شدید روی یک پیام یا مخاطب خاص**
مثال:
The campaign **zeroed down on** young voters in urban areas.
کمپین تمرکزش رو گذاشت روی رأی دهنده های جوان در مناطق شهری.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
narrow down – lock in on – finalize – pinpoint – target – hone in on