zeno

/ˈzeɪnoʊ//ˈzeɪnəʊ/

زنو (فیلسوف یونانی - حدود 334 تا 261 پیش از میلاد)

جمله های نمونه

1. Zeno believed that people could govern their actions without the need for external compulsion.
[ترجمه گوگل]زنون معتقد بود که مردم می توانند بر اعمال خود بدون نیاز به اجبار بیرونی حکومت کنند
[ترجمه ترگمان]زنو معتقد بود که مردم می توانند اقدامات خود را بدون نیاز به اجبار خارجی اداره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Another was already on the way, off-target because Zeno hadn't expected the gunshot.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از قبل در راه بود، دور از هدف چون زنو انتظار شلیک گلوله را نداشت
[ترجمه ترگمان]یک نفر دیگر هم در راه بود، چون Zeno انتظار شلیک را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first one Zeno had thrown was lost completely.
[ترجمه گوگل]اولین موردی که زنو پرتاب کرده بود کاملا گم شد
[ترجمه ترگمان]نخستین one را که از دست داده بود یکسره از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Zeno . . . It's the logical thing to do, now; it's what I ought to do.
[ترجمه گوگل]زنون اکنون این کار منطقی است این کاری است که من باید انجام دهم
[ترجمه ترگمان]این تنها کاری است که باید انجام دهم؛ این کاری است که باید انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After a couple of hours, Zeno had simply lain down on the floor and gone to sleep.
[ترجمه گوگل]بعد از چند ساعت، زنو به سادگی روی زمین دراز کشیده بود و به خواب رفته بود
[ترجمه ترگمان]پس از چند ساعت، Zeno به سادگی روی زمین دراز کشیده بود و به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zeno and his followers rejected Plato's two-worlds theory of ideal forms and sense data.
[ترجمه گوگل]زنون و پیروانش نظریه دوجهانی افلاطون در مورد اشکال ایده آل و داده های حسی را رد کردند
[ترجمه ترگمان]زنو و پیروانش نظریه دو دنیای افلاطون از فرم های ایده آل و داده های حسی را رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Zeno of Citium is the philosopher who said that the definition of a friend was "another I. "
[ترجمه گوگل]Zeno of Citium فیلسوفی است که گفته است تعریف دوست «من دیگر» است
[ترجمه ترگمان]زنو فیلسوف است که می گوید که تعریف یک دوست، \"من دیگر\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Zeno of Elea: To prove it could never reach the other side.
[ترجمه گوگل]Zeno of Elea: برای اثبات اینکه هرگز نمی تواند به طرف مقابل برسد
[ترجمه ترگمان]زنو of: ثابت کنم که هرگز نمی تواند به آن طرف برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The machine Zeno has human-like facial expressions and characteristics.
[ترجمه گوگل]ماشین Zeno دارای حالات و ویژگی های صورت انسان مانند است
[ترجمه ترگمان]زنو ماشین دارای چهره و ویژگی های چهره انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Around 300bce, zeno and his students began teaching their views from a stoa, or porch, in the marketplace.
[ترجمه گوگل]حدود 300 سال قبل از میلاد، زنو و شاگردانش شروع به آموزش دیدگاه های خود از یک ایوان یا ایوان در بازار کردند
[ترجمه ترگمان]حدود ۳۰۰ bce، zeno و his شروع به تدریس نظرات خود از یک stoa یا ایوان در بازار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Athenians honored Zeno with a crown, statue, and the city keys.
[ترجمه گوگل]آتنیان زنو را با تاج، مجسمه و کلیدهای شهر گرامی داشتند
[ترجمه ترگمان]The Zeno را با تاجی، مجسمه و کلیدهای شهر افتخار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Zeno and his followers placed the concept of " nature " in the center of their philosophical system.
[ترجمه گوگل]زنون و پیروانش مفهوم «طبیعت» را در مرکز نظام فلسفی خود قرار دادند
[ترجمه ترگمان]زنو و پیروانش مفهوم \"طبیعت\" را در مرکز سیستم فلسفی خود قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Because what Zeno hadn't seen is that the tortoise does not escape the destiny that weighs upon Achilles - its step too gets shorter and shorter and it never arrives at the limit either.
[ترجمه گوگل]زیرا چیزی که زنو ندیده بود این است که لاک پشت از سرنوشتی که بر آشیل سنگینی می کند فرار نمی کند - قدم او نیز کوتاه و کوتاه تر می شود و هرگز به مرز نمی رسد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که چیزی که زنو ندیده این است که لاک پشت از سرنوشت آن فرار نمی کند - گام آن نیز کوتاه تر و کوتاه تر می شود و هرگز به حد مجاز نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• greek philosopher founder of the stoic school (around 335-263 b.c.); greek philosopher who devised paradoxes that supported the belief that motion and change are illusive (around 495-430 b.c.); roman emperor of the east (474-491); family name

پیشنهاد کاربران

بپرس