1. She became interested in Zen Buddhism.
[ترجمه گوگل]او به بودیسم ذن علاقه مند شد
[ترجمه ترگمان]او به بودایی ذن علاقه مند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. "How should I know?" Zen snapped back.
[ترجمه گوگل]"از کجا باید بدانم؟" ذن به عقب برگشت
[ترجمه ترگمان]\"من از کجا بدانم؟\" ذن به تندی به من نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Zen popped two motion-sickness pills out of their plastic nests and put them in his mouth.
[ترجمه گوگل]ذن دو قرص بیماری حرکت را از لانههای پلاستیکیشان بیرون آورد و در دهانش گذاشت
[ترجمه ترگمان]ذن دو قرص ضد بیماری را از لانه های پلاستیکی آن ها بیرون آورد و آن ها را در دهانش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Zen and Crystal put their hands on her tummy and giggle when they feel the baby moving.
[ترجمه گوگل]ذن و کریستال دستهایشان را روی شکم او میگذارند و وقتی احساس میکنند کودک حرکت میکند، میخندند
[ترجمه ترگمان]ذن و کریستال دست هایشان را روی شکم او می گذارند و هر وقت که احساس می کنند نوزاد حرکت می کند، ریز می خندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There's always a Zen part of my personality that wings it through life.
[ترجمه گوگل]همیشه بخشی ذن در شخصیت من وجود دارد که آن را در طول زندگی بال میدهد
[ترجمه ترگمان]همیشه بخش ذن از شخصیت من وجود دارد که آن را از طریق زندگی پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's not apologizing to me, Zen realized.
[ترجمه گوگل]ذن متوجه شد که او از من عذرخواهی نمی کند
[ترجمه ترگمان]او از من عذرخواهی نکرد، ذن متوجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The teachings of Zen were encapsulated in short statements.
[ترجمه گوگل]آموزه های ذن در جملات کوتاهی گنجانده شد
[ترجمه ترگمان]آموزه های دینی ذن به طور خلاصه بیان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My dad doesn't go a bundle on Zen either.
9. Zen had always derived much amusement from Ellen's simple-minded approach to current affairs.
[ترجمه گوگل]ذن همیشه از رویکرد سادهاندیشی الن به امور جاری سرگرمی زیادی میگرفت
[ترجمه ترگمان]ذن همیشه از رویکرد ساده و مصمم الن به امور جاری لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The bleak landscape made Zen think back to his dream, to his own father's fate.
[ترجمه گوگل]منظره تیره و تار ذن را وادار کرد به رویای خود، به سرنوشت پدرش فکر کند
[ترجمه ترگمان]این منظره غم انگیز باعث شد که ذن به رویای خود، به سرنوشت پدرش، فکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But though Zen looks a wet little wimp he's as tough as old boots.
[ترجمه گوگل]اما با وجود اینکه ذن خیس به نظر می رسد، او به سختی چکمه های قدیمی است
[ترجمه ترگمان]اما با این وجود، به نظر می رسه که یه موش آب کشیده، اون هم مثل پوتین های کهنه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Zen stood in the fading sunlight watching the courtship of two pigeons on the tiled roof of a shed below.
[ترجمه گوگل]ذن در زیر نور محو شده خورشید ایستاده بود و به تماشای معاشقه دو کبوتر بر روی سقف کاشی کاری شده یک سوله زیرین نشست
[ترجمه ترگمان]زیر نور آفتاب، زیر نور خورشید محو شده بود و دو کبوتر را تماشا می کرد که روی کاشی های کف آجر فرش شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Commissioner Zen and I represent the State.
[ترجمه گوگل]من و کمیسر ذن نماینده ایالت هستیم
[ترجمه ترگمان]نماینده زن من ذن و من نماینده دولت هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Like Zen meditation, sensory awareness is not a teaching but a practice. . . .
[ترجمه گوگل]مانند مراقبه ذن، آگاهی حسی یک آموزش نیست، بلکه یک تمرین است
[ترجمه ترگمان]همانند مدیتیشن ذن، آگاهی حسی یک درس نیست، بلکه یک عمل جراحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He looked hopefully at Zen who waggled his finger and walked off up the street.
[ترجمه گوگل]او امیدوارانه به ذن نگاه کرد که انگشتش را تکان داد و از خیابان خارج شد
[ترجمه ترگمان]امیدوارانه به من نگاه کرد که کی انگشتش را تکان داد و از خیابان بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید