zebra

/ˈziːbrə//ˈzebrə/

معنی: گور اسب، گورخر
معانی دیگر: گور، گور اسب (تیره ی equidae جنس equus)، (جانور شناسی)، مخطط یا راه راه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: zebra, zebras
• : تعریف: any of various horselike mammals, native to Africa, that have black and white or dark brown stripes on a whitish body.

جمله های نمونه

1. too much hunting resulted in the extermination of the iranian lion and zebra
شکار بی رویه موجب نابودی شیر و گورخر ایرانی شد.

2. The zebra galloped away from the lion.
[ترجمه Slin❤️❤️😍] گور خر شیر را از یک حیوانی جدا کرد
|
[ترجمه Reza] گورخر از شیر فرار کرد
|
[ترجمه گوگل]گورخر از شیر دور شد
[ترجمه ترگمان]گورخر از شیر دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lions devoured a zebra in a short time.
[ترجمه سلی] شیر ها در زمان کوتاهی گورخر را گرفتند
|
[ترجمه گوگل]شیرها در مدت کوتاهی یک گورخر را بلعیدند
[ترجمه ترگمان]شیران در مدت کوتاهی گورخر را بلعیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The zebra is a wild African horse with black and white stripes.
[ترجمه گوگل]گورخر یک اسب آفریقایی وحشی با راه راه های سیاه و سفید است
[ترجمه ترگمان]گورخر یک اسب آفریقایی وحشی است با خط های سیاه و سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The zebra fell prey to the lion.
[ترجمه گوگل]گورخر طعمه شیر شد
[ترجمه ترگمان]گورخر به طعمه شیر خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lion was stalking a zebra.
[ترجمه امیر حسین افراز] شیر درحال تعقیب گورخری بود
|
[ترجمه گوگل]شیر در حال تعقیب گورخری بود
[ترجمه ترگمان] شیر داشت با گورخر stalking می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are several species of zebra.
[ترجمه گوگل]چندین گونه گورخر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چندین گونه گورخر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The neck of the zebra was nipped by a lion.
[ترجمه گوگل]گردن گورخر توسط یک شیر نیش خورد
[ترجمه ترگمان]گردن گورخر از شیر nipped شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The zebra crossings are faded to near invisibility and pedestrians look astonished to be allowed to cross by them.
[ترجمه گوگل]گذرگاه‌های گورخر تا حدی محو شده‌اند که تقریباً نامرئی هستند و عابران پیاده از اینکه اجازه عبور از آن‌ها را می‌دهند شگفت‌زده به نظر می‌رسند
[ترجمه ترگمان]عبور گورخر کم کم محو می شود و افراد پیاده شگفت زده به نظر می رسند که اجازه عبور از روی عابر پیاده را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I once watched a lioness hunting a zebra.
[ترجمه گوگل]یک بار شیری را در حال شکار گورخر تماشا کردم
[ترجمه ترگمان]من یه بار دیدم که یه lioness یه گورخر شکار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A zebra finch will not sing unless there is sufficient testosterone in its blood.
[ترجمه گوگل]یک فنچ گورخری آواز نمی خواند مگر اینکه تستوسترون کافی در خونش وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک گورخر finch دیگر آواز نمی خواند مگر اینکه میزان تستوسترون خون کافی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Above centre: Male P. zebra eating earthworm.
[ترجمه گوگل]بالا وسط: نر P zebra در حال خوردن کرم خاکی
[ترجمه ترگمان]در مرکز: مرد P گورخر earthworm را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sometimes you can find a Zebra flatworm sharing the snail shell with the hermit crab.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می توانید یک کرم مسطح گورخر را پیدا کنید که پوسته حلزون را با خرچنگ گوشه نشین تقسیم می کند
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات شما می توانید یک زبرا flatworm را پیدا کنید که صدف حلزون حلزون را با یک خرچنگ قورباغه به اشتراک می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And in the mountain zebra there is an unusual, fine grid-iron pattern along the central line.
[ترجمه گوگل]و در گورخر کوهستانی یک الگوی غیرعادی و ظریف از آهن شبکه ای در امتداد خط مرکزی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]و در گورخر، یک الگوی غیر معمول، یک الگوی آهنین در امتداد خط مرکزی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گور اسب (اسم)
mustang, zebra

گورخر (اسم)
zebra

انگلیسی به انگلیسی

• type of striped african animal which resembles a horse
a zebra is an african wild horse which has black and white stripes.

پیشنهاد کاربران

zebra ( n ) ( zibrə ) ( pl. zebra or zebras ) =an African wild animal like a horse with black and white stripes on its body
zebra
1. ( عامیانه ) داوری که لباس راه راه سیاه و سفید پوشیده.
2. گورخر.
3. ( عامیانه ) زنی که دارای روحیه آزادانه است.
4. ( عامیانه ) فرزند یک رابطه سیاه و سفید پوست.
گور خر ایرانی
خط عبور - عابر پیاده - گور خر
گورخر
🦓🦓 گورخر
نوعی گور خر ( که در نواحیِ شمال غرب ایران زیست دارد )
Persian zebra

بپرس