zealot

/ˈzelət//ˈzelət/

معنی: طرفدار، متعصب، مجاهد، فدایی، جانفشان، ادم متعصب یا هواخواه
معانی دیگر: (z بزرگ - یهودیان باستان) نام فرقه ی افراطی که با سلطه ی رومیان در فلسطین مبارزه می کرد، غیور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who is excessively and often intolerantly zealous, esp. about a cause or religious faith; fanatic.
مترادف: fanatic, sectarian, true believer
مشابه: addict, bigot, devotee, enthusiast, extremist, fan, fiend, junkie, nut, partisan, votary

- Some of the zealots were willing to give their lives or even harm others in the fight for their cause.
[ترجمه گوگل] برخی از متعصبان حاضر بودند در مبارزه برای آرمان خود جان خود را بدهند یا حتی به دیگران آسیب برسانند
[ترجمه ترگمان] برخی از متعصبان مایل به دادن زندگی خود یا حتی آسیب رساندن به دیگران در مبارزه با این هدف بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The artistic zealot devoted his life to the completion of a great masterpiece.
[ترجمه گوگل]غیور هنری زندگی خود را وقف تکمیل یک شاهکار بزرگ کرد
[ترجمه ترگمان]این آدم متعصبی هنرمندانه زندگی خود را وقف تکمیل یک شاهکار بزرگ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was forceful, but by no means a zealot.
[ترجمه گوگل]او زور بود، اما به هیچ وجه متعصب نبود
[ترجمه ترگمان]او قوی بود، اما به هیچ وجه a نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Simon Zelotes is quite patently Simon the Zealot.
[ترجمه گوگل]سیمون زلوتس کاملاً آشکارا سیمون زیلوت است
[ترجمه ترگمان](سیمون Zelotes)کاملا به نام سایمون the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This allows Zealot to close quickly with his enemies.
[ترجمه گوگل]این به Zealot اجازه می دهد تا به سرعت با دشمنان خود ببندد
[ترجمه ترگمان]این کار به zealot این امکان را می دهد که با دشمنان خود به سرعت نزدیک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Would Zealot class be some sort of Death Knight equivalent with healing and curse abilities?
[ترجمه گوگل]آیا کلاس Zealot نوعی شوالیه مرگ با توانایی های شفا و نفرین خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]ایا این کلاس به عنوان شوالیه مرگ معادل با شفا دادن و قدرت های جادویی خواهد بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Simon Zelotes (or Simon the Zealot) was one of the twelve disciples.
[ترجمه گوگل]سیمون زلوتس (یا سیمون زیلوت) یکی از این دوازده شاگرد بود
[ترجمه ترگمان]سیمون Zelotes (یا سیمون the)یکی از دوازده حواری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This allows the zealot to close quickly with his enemies.
[ترجمه گوگل]این به فرد متعصب اجازه می دهد تا به سرعت با دشمنان خود ببندد
[ترجمه ترگمان]این به این آدم متعصبی اجازه می دهد که با دشمنان خود به سرعت نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Simon the Zealot not to be confused with Simon Peter.
[ترجمه گوگل]شمعون غیور را نباید با سیمون پیتر اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان](سیمون)zealot (سیمون)را نباید با سایمون پیتر اشتباه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I've been a web zealot for about seven years.
[ترجمه گوگل]من حدود هفت سال است که عاشق وب هستم
[ترجمه ترگمان]حدود هفت سال است که من یک تار zealot zealot هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet a zealot is far more than the technology they bear.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک متعصب به مراتب بیشتر از فن آوری است که دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این آدم متعصبی بسیار بیشتر از آن فن آوری است که آن ها تحمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each zealot is trained for decades in hand - to - hand combat, tactics, pain tolerance and martial discipline.
[ترجمه گوگل]هر غیور برای چندین دهه در مبارزه تن به تن، تاکتیک، تحمل درد و نظم رزمی آموزش دیده است
[ترجمه ترگمان]هر فرد متعصبی برای دهه ها در مبارزه با دست، تاکتیک، تحمل درد و انضباط نظامی آموزش دیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The zealot was greatly angered by the Master's words.
[ترجمه گوگل]غیور از سخنان استاد به شدت عصبانی شد
[ترجمه ترگمان]The از شنیدن سخنان ارباب سخت خشمگین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Upon hearing this, the zealot was enlightened.
[ترجمه گوگل]با شنیدن این سخن، غیور روشن شد
[ترجمه ترگمان]با شنیدن این خبر، این آدم متعصبی روشنفکر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Walsh was accused of everything from being a partisan zealot to an incompetent spendthrift.
[ترجمه گوگل]والش متهم به همه چیز بود، از یک متعصب حزبی گرفته تا یک ولخرجی نالایق
[ترجمه ترگمان]والش به همه چیز متهم شده بود که این آدم متعصبی متعصب تا یک آدم spendthrift نالایق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طرفدار (اسم)
devotee, advocate, adherent, sympathizer, aficionado, partisan, bigot, disciple, zealot, governor, sovereign, henchman

متعصب (اسم)
bigot, fanatic, zealot, dogmatist, zealous person

مجاهد (اسم)
devotee, warrior, champion, hero, zealot

فدایی (اسم)
devotee, volunteer, zealot

جانفشان (اسم)
zealot

ادم متعصب یا هواخواه (اسم)
zealot

انگلیسی به انگلیسی

• fanatic; radical zealot, fanatic zealot
a zealot is a person who acts with extreme zeal, especially because of political or religious ideals; a formal word.

پیشنهاد کاربران

خشک اندیش: به فردی که در تعقیب آرمان های مذهبی، سیاسی یا. . . خود، متعصب و سازش ناپذیر است میگویند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : zeal / zealot / zealotry
صفت ( adjective ) : zealous
قید ( adverb ) : zealously
طرفدار دو آتیشه
طرفدار بسیار متعصب
هواخواه
- A person who has extreme dedication to a cause
- A person who goes overboard in their zeal
- Partisan
- Fanatic
• Many religious zealots claim to represent God's devine love, but turn it into a mockery by their violence and teachings
...
[مشاهده متن کامل]

غیرتی

بپرس