zapper

جمله های نمونه

1. Use the zapper to turn off the TV.
[ترجمه گوگل]از زاپر برای خاموش کردن تلویزیون استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از the برای خاموش کردن تلویزیون استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This will ease the effects of these sleep zappers.
[ترجمه گوگل]این باعث کاهش اثرات این زاپرهای خواب می شود
[ترجمه ترگمان]این کار تاثیرات این اختلالات خواب را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. More than 15 million viewers now own a zapper.
[ترجمه گوگل]اکنون بیش از 15 میلیون بیننده صاحب یک zapper هستند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۵ میلیون بیننده در حال حاضر صاحب یک zapper هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The biggest zapper of having an abundance of time is the experience of always being behind.
[ترجمه گوگل]بزرگترین مزاحم داشتن زمان فراوان، تجربه همیشه عقب ماندن است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین موفقیت داشتن زمان فراوانی تجربه همیشه پشت سر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, no matter where I placed the bug zapper, we were still swarmed by mosquitoes.
[ترجمه گوگل]با این حال، مهم نیست که من حشره گیر را در کجا قرار می دادم، ما همچنان توسط پشه ها ازدحام می کردیم
[ترجمه ترگمان]با این حال، مهم نبود که من حشرات را در کجا قرار دهم، ما هنوز توسط پشه ها مورد حمله قرار گرفته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At Zapper, we aim to deliver customer satisfaction by working towards workforce excellence.
[ترجمه گوگل]در Zapper، هدف ما جلب رضایت مشتری با تلاش در جهت تعالی نیروی کار است
[ترجمه ترگمان]در zapper، هدف ما ارایه رضایت مشتری از طریق کار به سمت برتری نیروی کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here's another simple but effective stress zapper: deep breathing!
[ترجمه گوگل]در اینجا یکی دیگر از عوامل استرس زای ساده اما موثر وجود دارد: تنفس عمیق!
[ترجمه ترگمان]این یک استرس ساده اما موثر دیگر است: نفس عمیق!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The flowtron BK-7 bug zapper is quiet and compact in size. The BK-7 will kill any type of fly and also kill mosquito's.
[ترجمه گوگل]زاپر باگ flowtron BK-7 سایز کم صدا و جمع و جور است BK-7 هر نوع مگسی را می کشد و پشه ها را نیز می کشد
[ترجمه ترگمان]The BK - ۷ bug BK - ۷ ساکت و فشرده است بوتون قرقیزستان هر نوع پرواز و همچنین کشتن پشه را خواهد کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jet was also an efficient bug - zapper and a terrific watchdog.
[ترجمه گوگل]جت همچنین یک باگ کارآمد - zapper و یک نگهبان فوق‌العاده بود
[ترجمه ترگمان]جت نیز یک حشره کارآمدتر و یک ناظر فوق العاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Biologists say implausible that onions could attract flu virus as a bug zapper traps flies.
[ترجمه گوگل]زیست شناسان می گویند غیرقابل قبول است که پیاز بتواند ویروس آنفولانزا را جذب کند، زیرا یک حشره حشره مگس ها را به دام می اندازد
[ترجمه ترگمان]زیست شناسان می گویند که onions می توانند ویروس سرماخوردگی را به عنوان یک حشره، حشره را جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Or, perhaps you wish that all bugs were limited to the six-legged variety and all you needed to write perfect code was a USB bug zapper or the electronic equivalent of a Roach Motel.
[ترجمه گوگل]یا، شاید شما آرزو می کنید که همه اشکالات به انواع شش پا محدود می شد و تنها چیزی که برای نوشتن کد کامل نیاز داشتید یک USB bug zapper یا معادل الکترونیکی Roach Motel بود
[ترجمه ترگمان]یا شاید بخواهید همه حشرات به انواع شش پا محدود شوند و تنها چیزی که برای نوشتن کد بی نقص نیاز دارید، یک حشره USB یا معادل الکترونیکی of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Later this year, Taser will start selling a civilian version of its three-shot people zapper.
[ترجمه گوگل]اواخر امسال، Taser فروش یک نسخه غیرنظامی از zapper افراد سه شات خود را آغاز خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]در اواخر سال جاری، Taser شروع به فروش یک نسخه غیر نظامی از این سه نفر به نام zapper خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remote control which operates a television or a vcr and the like; electrical apparatus that can hurt or kill by way of electric currents; electronic device intended to attract and kill bugs and insects; low voltage device (invented by dr. hulda clark) that is believed to kill bacteria and viruses and parasites with electrical energy and does not damage or injure human tissue; person who changes channels regularly during television advertisements

پیشنهاد کاربران

🔸 تعریف ها:
1 - ( زندگی روزمره – غیررسمی ) : Zapper به عنوان اسلنگ برای ریموت کنترل تلویزیون یا دستگاه های الکترونیکی استفاده می شه. مثال: Hand me the zapper, I want to change the channel. �کنترل رو بده، می خوام کانال رو عوض کنم. �
...
[مشاهده متن کامل]

2 - ( فنی – الکترونیکی ) : دستگاهی که با استفاده از جریان برق یا اشعه باعث کشتن یا دفع حشرات می شه—مثل Bug Zapper. مثال: The bug zapper attracted mosquitoes and zapped them instantly. �دستگاه حشره کش پشه ها رو جذب کرد و فوری نابودشون کرد. �
3 - ( نظامی / امنیتی ) : در برخی موارد، Zapper به دستگاه هایی گفته می شه که برای اختلال در سیگنال ها یا نابودی هدف خاصی طراحی شدن—مثل drone zapper یا signal jammer.
🔹 مثال ها:
Use the zapper to turn off the TV. از کنترل استفاده کن تا تلویزیون رو خاموش کنی.
The bug zapper emits a blue light to attract insects. دستگاه حشره کش نور آبی منتشر می کنه تا حشرات رو جذب کنه.
They deployed a zapper to block enemy drones. یه دستگاه زَپِر فرستادن تا پهپادهای دشمن رو مختل کنه.
🔹 مترادف ها: remote – clicker – bug killer – signal disruptor – electronic pest control
🔹 نکته ی فرهنگی:
در فرهنگ عامه، zapper نماد کنترل سریع، حذف فوری یا تغییر ناگهانیه
در عصر تلویزیون، اصطلاح zapper generation به نسلی گفته می شه که با کنترل مدام کانال ها رو عوض می کنه
در تبلیغات، bug zapper معمولاً با صدای "زپ!" همراهه که حس نابودی فوری رو منتقل می کنه

zapper 2 ( n ) =a device or weapon that attacks or destroys sth quickly, e. g. a bug zapper.
zapper
zapper 1 ( n ) ( z�pər ) =remote control
zapper
حشره کش
کنترل از راه دور
تفنگ الکتریکی