1. It used to be only the City yuppie, but now most people can afford a mobile phone.
 [ترجمه گوگل]قبلاً فقط شهر یوپی بود، اما اکنون اکثر مردم می توانند تلفن همراه بخرند 
[ترجمه ترگمان]قبلا تنها شهر yuppie بود، اما امروزه بسیاری از مردم استطاعت پرداخت یک تلفن همراه را دارند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. He had on what you'd now call a yuppie look - baggy trousers and braces.
 [ترجمه گوگل]او ظاهری داشت که شما اکنون آن را یوپی می نامید - شلوار گشاد و بند 
[ترجمه ترگمان]او روی چیزی بود که حالا با یک شلوار گشاد و شلوار گشاد و بند شلوار می نامید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Corporate yuppie culture is oozing insidiously into the development world and the old order is slowly and inexorably crumbling.
 [ترجمه گوگل]فرهنگ یوپی شرکتی به طرز موذیانه ای به دنیای توسعه نفوذ می کند و نظم قدیمی به آرامی و به طور اجتناب ناپذیری در حال فروپاشی است 
[ترجمه ترگمان]فرهنگ yuppie شرکتی insidiously به دنیای توسعه دارد و نظم قدیمی به کندی و بی وقفه رو به فروریختن است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. A bit twee, I thought, for a prototype Yuppie like Jo.
 [ترجمه گوگل]فکر میکردم کمی برای نمونه اولیه یوپی مانند جو 
[ترجمه ترگمان]با خودم گفتم: کمی twee، برای نمونه اولیه نمونه اولیه مثل جو 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The word "yuppie" is a coinage of the 1960s which found a new fame in the 1980s.
 [ترجمه گوگل]کلمه "یوپی" یک ضرب سکه در دهه 1960 است که در دهه 1980 شهرت جدیدی پیدا کرد 
[ترجمه ترگمان]واژه \"yuppie\" یکی از سکه های دهه ۱۹۶۰ است که در دهه ۱۹۸۰ شهرت جدیدی پیدا کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. But it might well appeal to yuppie climbers.
 [ترجمه گوگل]اما ممکن است برای کوهنوردان یوپی جذاب باشد 
[ترجمه ترگمان]اما ممکن است به خوبی از کوهنوردان محافظت کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. We discussed what a yuppie was in more detail.
 [ترجمه گوگل]ما با جزئیات بیشتری درباره چیستی یوپی صحبت کردیم 
[ترجمه ترگمان]ما با جزئیات بیشتر در مورد این موضوع بحث کردیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. They created the teenager, the yuppie, the baby boomer, the singleton and the metrosexual.
 [ترجمه گوگل]آنها نوجوان، یوپی، بچه بومر، مجرد و متروسکسوال را خلق کردند 
[ترجمه ترگمان]آن ها نوجوان، the yuppie، the baby، the و the را خلق کردند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. My friend is a yuppie. He lives in a huge house in Beverly Hill and earn $ 8000 a year.
 [ترجمه گوگل]دوست من یک یوپی است او در یک خانه بزرگ در بورلی هیل زندگی می کند و سالانه 8000 دلار درآمد دارد 
[ترجمه ترگمان]دوستم یک yuppie است او در خانه ای بزرگ در بورلی هیل زندگی می کند و سالی ۸۰۰۰ دلار درآمد دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. My friend is a yuppie. He lives in a huge house in Manhattan.
 [ترجمه گوگل]دوست من یک یوپی است او در یک خانه بزرگ در منهتن زندگی می کند 
[ترجمه ترگمان] دوست من یه yuppie اون توی یه خونه بزرگ تو \"منهتن\" زندگی میکنه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. This guy is a superficial yuppie with no intellect whatsoever.
 [ترجمه گوگل]این مرد یک یوپی سطحی و بدون هیچ عقلی است 
[ترجمه ترگمان]این یارو یه آدم سطحی هست که هیچ ایده ای نداره 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Anyway, that's a yuppie joint.
13. The Porsche 911 reminds me of the worst parts of the yuppie era.
 [ترجمه گوگل]پورشه 911 من را به یاد بدترین قسمت های دوران یوپی می اندازد 
[ترجمه ترگمان]پورشه ۹۱۱ مرا به یاد بدترین قسمت های دوران yuppie می اندازد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Unlike 30 years ago, there are some rules that neo-hippie, former hippie and yuppie celebrants alike will want to follow.
 [ترجمه گوگل]برخلاف 30 سال پیش، قوانینی وجود دارد که نئوهیپی ها، هیپی های سابق و یاپی ها به طور یکسان دوست دارند از آنها پیروی کنند 
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ۳۰ سال پیش، قوانینی وجود دارند که \"هیپی\"، \"هیپی\" و \"yuppie celebrants\" هستند که می خواهند از آن پیروی کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید