اسم ( noun )
حالات: yo-yos
حالات: yo-yos
• (1) تعریف: a hand-held toy made of two thickish, usu. wooden disks connected by a peg around which a string is tied, played by holding the other end of the string and moving the hand so as to cause the disk unit to roll up and down the string, and often to spin at the end of the string.
• (2) تعریف: (slang) a person considered to be stupid or incompetent.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: yo-yos, yo-yoing, yo-yoed
حالات: yo-yos, yo-yoing, yo-yoed
• : تعریف: (informal) to change or vary irregularly; move inconsistently from one position to another.
- The market yo-yoed for three months.
[ترجمه امیرعلی رفیعی] نشانگر بالا و پایین|
[ترجمه آرمان بدیعی] بازار سه ماه است در نوسان است.|
[ترجمه گوگل] بازار به مدت سه ماه هجوم آورد[ترجمه ترگمان] بازار yo برای سه ماه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She was yo-yoing back and forth about whether to re-enlist.
[ترجمه گوگل] او در مورد اینکه آیا دوباره نام نویسی کند یا نه، یویو یویو می کرد
[ترجمه ترگمان] اون در مورد اینکه دوباره نام نویسی کنه برگشت و رفت و آمد می کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون در مورد اینکه دوباره نام نویسی کنه برگشت و رفت و آمد می کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید