yowl

/jaʊl//jaʊl/

معنی: زوزه، صداهای ناهنجار ایجاد کردن، ناله و شیون کردن، عوعو کردن، زوزه کشیدن
معانی دیگر: نعره

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: yowls, yowling, yowled
• : تعریف: to give forth a loud, plaintive, or distressed cry or wail.
مترادف: howl, wail
مشابه: bawl, bellow, bray, caterwaul, cry, roar, scream, screech, shriek, squeal, ululate, whine, yelp

- The pain of its injury made the dog yowl.
[ترجمه گوگل] درد مجروحیت سگ را غوغا کرد
[ترجمه ترگمان] درد و رنج آن باعث yowl سگ ها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The child yowled when his mother left him at the daycare center.
[ترجمه گوگل] وقتی مادرش او را در مهدکودک رها کرد، کودک زوزه کشید
[ترجمه ترگمان] وقتی مادرش او را در مهد کودک تنها گذاشت، بچه yowled کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: yowler (n.)
• : تعریف: a plaintive or distressed cry or howl.
مترادف: howl, wail
مشابه: bawl, bellow, bray, caterwaul, cry, lament, scream, screech, shout, shriek, squeal, whine, yelp

- We heard the yowl of the cat and knew it had been hurt.
[ترجمه گوگل] صدای جیغ گربه را شنیدیم و می دانستیم که صدمه دیده است
[ترجمه ترگمان] صدای زوزه گربه را شنیدیم و می دانستم که این کار صدمه دیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The child sitting on the ground yowled.
[ترجمه گوگل]کودکی که روی زمین نشسته بود زوزه کشید
[ترجمه ترگمان]کودک روی زمین نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Outside in the road, a cat yowled.
[ترجمه گوگل]بیرون در جاده، گربه ای زوزه کشید
[ترجمه ترگمان]، بیرون تو جاده یه گربه وحشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A tomcat was yowling out on the lawn.
[ترجمه گوگل]یک گربه تامپی داشت روی چمن زوزه می کشید
[ترجمه ترگمان]مثل گربه tomcat در چمن بیرون می پرید و پارس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dog began to yowl.
[ترجمه گوگل]سگ شروع به زوزه کشیدن کرد
[ترجمه ترگمان]صدای زوزه سگ به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Patsy could hardly be heard above the baby's yowls.
[ترجمه گوگل]پتسی به سختی از صدای زوزه بچه شنیده می شد
[ترجمه ترگمان]به زحمت صدای زوزه بچه به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cats set up a frightful yowling when the dog appeared.
[ترجمه گوگل]وقتی سگ ظاهر شد گربه ها زوزه ی ترسناکی به راه انداختند
[ترجمه ترگمان]وقتی سگ ظاهر شد گربه پارس می کرد و پارس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boss yowled at the lazy workers yesterday.
[ترجمه گوگل]رئیس دیروز سر کارگران تنبل زوزه کشید
[ترجمه ترگمان]رئیس دیروز با کارگران تنبل بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was woken up by cats yowling outside my window.
[ترجمه گوگل]گربه هایی که بیرون پنجره من زوزه می کشیدند از خواب بیدار شدم
[ترجمه ترگمان]من از خواب بیدار شدم و گربه زوزه کشان از پنجره من بیرون پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was a cat yowling outside my window last night.
[ترجمه گوگل]دیشب یک گربه بیرون پنجره من زوزه می کشید
[ترجمه ترگمان]دیشب یه گربه جلوی پنجره من پارس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Toad was loose on the racetrack, yowling and tooting to himself and let all beware who saw him come.
[ترجمه گوگل]آقای وزغ در پیست مسابقه گشاد بود، زوزه می کشید و با خودش زمزمه می کرد و اجازه داد همه مراقب باشند که او را ببینند
[ترجمه ترگمان]اقای وزغ روی خط سیر مسابقه رها شده بود و به خودش راه می داد و به خودش راه می داد و به همه کس که او را دیده بود آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kip kept yowling and cursing in the kitchen.
[ترجمه گوگل]کیپ مدام در آشپزخانه زوزه می کشید و فحش می داد
[ترجمه ترگمان]دوباره پارس می کردند و به آشپزخانه فحش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Axl sings like a yowling inflatable doll that has been wounded and is taking it personally.
[ترجمه گوگل]اکسل مثل یک عروسک بادی یقه می خواند که زخمی شده و دارد آن را شخصی می کند
[ترجمه ترگمان]Axl مانند یک عروسک بادکنکی که زخمی شده است، آواز می خواند و شخصا آن را باخود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At night coyotes emerge to yip and yowl, raising their vocal flag proclaiming wilderness still holds territory deep within the city.
[ترجمه گوگل]شب‌ها کایوت‌ها با بلند کردن پرچم آوازی خود بیرون می‌آیند و اعلام می‌کنند که بیابان همچنان قلمروی عمیق در شهر را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]At در شب ۶ به yip و yowl سرو می شود و پرچم vocal خود را برافراشته و هنوز در اعماق شهر به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I couldn't stand that yowling.
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم این زوزه را تحمل کنم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم این را تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The noisy, speechless animal would yowl, waking Ted.
[ترجمه گوگل]حیوان پر سر و صدا و بی زبان زوزه می کشید و تد را بیدار می کرد
[ترجمه ترگمان]صدای پر سر و صدای حیوانی که از پی به آن منتهی می شد، از خواب yowl و تد را بیدار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زوزه (اسم)
yap, yowl, gnarl, yaup, yawp, vociferance

صداهای ناهنجار ایجاد کردن (فعل)
yowl

ناله و شیون کردن (فعل)
yowl

عوعو کردن (فعل)
bay, bark, bow-wow, yap, yowl

زوزه کشیدن (فعل)
bay, yap, yowl, howl, whimper, yip, ululate

انگلیسی به انگلیسی

• howl, wail, long distressful cry
howl, wail, emit a long distressful cry
if a person or an animal yowls, they make a loud wailing noise. verb here but can also be used as a count noun. e.g. ...the incessant screech and yowl of emergency sirens.

پیشنهاد کاربران

بپرس