young blood

/ˈjəŋˈbləd//jʌŋblʌd/

جوانان، نوباوگان، اشخاص تازه نفس یا دارای افکار و روش های تازه، نوباوگان نیروی تازه، شوق جوانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: youthful people; youth.

(2) تعریف: youthful or new ideas and practices.

جمله های نمونه

1. We need to introduce more young blood into the organization.
[ترجمه گوگل]ما باید خون جوان بیشتری را وارد سازمان کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید خون جوان بیشتری را وارد سازمان کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He stopped once to look at the young blood sleeping among the Begonias.
[ترجمه گوگل]یک بار ایستاد تا به خون جوانی که در میان بگونیاها خوابیده بود نگاه کند
[ترجمه ترگمان]یک بار ایستاد تا به خون جوان که در میان the خفته بود بنگرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leaning over the parapet to watch the young bloods in the river sprucing up their horses for the fair.
[ترجمه گوگل]بر روی جان پناه خم شده اند تا خون های جوان را در رودخانه تماشا کنند که اسب های خود را برای نمایشگاه بلند می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که به بالای دیواره تکیه داده بود تا خون جوانان را تماشا کند، اسب ها را به سوی بازار هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But Kit wasn't having some young blood replace his female prizes.
[ترجمه گوگل]اما کیت نداشت که مقداری خون جوان جایگزین جوایز زن او شود
[ترجمه ترگمان]اما کیت به هیچ وجه خون جوانی عوض نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's about time we got some young blood in this company.
[ترجمه گوگل]زمان آن فرا رسیده است که در این شرکت مقداری خون جوان داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]وقتش رسیده که یه سری خون جوان توی این شرکت داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I believe that co - habitation makes young blood more successful.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که زندگی مشترک باعث موفقیت بیشتر خون جوان می شود
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که این - خون جوان را موفق تر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We need more young blood in this organization.
[ترجمه گوگل]ما در این سازمان به خون جوان بیشتری نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به خون بیشتری در این سازمان نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The team needs some young blood to make it more competitive.
[ترجمه گوگل]تیم برای رقابتی تر کردن به خون جوان نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]تیم به یک خون جوان نیاز دارد تا آن را رقابتی تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Therefore, anti - aging young blood from the start.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ضد پیری خون جوان از همان ابتدا
[ترجمه ترگمان]بنابراین، خون جوان ضد پیری از ابتدا شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The other two lovestruck young blood then in anger for the Hai Lina and duel.
[ترجمه گوگل]دو نفر دیگر به خاطر هی لینا و دوئل خشمگین شدند
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر به خشم آمدند و به سراغ Hai و دویل رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Co - habitation is the right of the young blood.
[ترجمه گوگل]زندگی مشترک حق خون جوان است
[ترجمه ترگمان]Co حق خون جوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new apartments will help bring more young blood downtown.
[ترجمه گوگل]آپارتمان های جدید به آوردن خون جوان بیشتر در مرکز شهر کمک خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آپارتمان های جدید به آوردن خون جوان بیشتری به مرکز شهر کمک خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We need young blood in the company.
[ترجمه گوگل]ما به خون جوان در شرکت نیاز داریم
[ترجمه ترگمان] ما به خون جوون توی شرکت نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• new person, young person

پیشنهاد کاربران

جوانی، خامی
Young blood =پسر جوان، جوان تازه به دوران رسیده، نوجوان، جوانک

بپرس