you'll

/juːl//juːl/

مخفف:

جمله های نمونه

1. you'll always be in my heart
همیشه در دلم جای خواهی داشت.

2. you'll be more in shape if you swim more
اگر بیشتر شنا کنی ورزیده تر می شوی.

3. you'll get a clip on the head if you don't shut up!
اگر خفه نشی تو سری می خوری !

4. you'll get good service from this radio
این رادیو خوب کار خواهد کرد.

5. you'll have to cut the report down to the bare bones
باید گزارش را کاملا خلاصه کنی (حشو و زواید آن را بزنی).

6. you'll live to rue it!
روزی خواهد آمد که افسوس آن را بخوری !

7. you'll make a fine teacher
تو معلم خوبی خواهی شد.

8. don't cry, you'll wake up the baby!
داد نزن ! بچه را بیدار می کنی !

9. i hope you'll get well soon
انشاالله که زود حالتان خوب بشود.

10. don't come close, you'll catch my disease!
جلو نیا بیماری من به تو سرایت می کند!

11. if you steal you'll swing for it
اگر دست به دزدی بزنی به دار آویخته خواهی شد.

12. whatever you do, you'll be caught in the middle
هر کاری بکنی در مخمصه خواهی بود.

13. don't lift that stone, you'll do yourself an injury!
آن سنگ را بلند نکن،به خودت صدمه خواهی زد!

14. i hope next time you'll do a better job
امیدوارم دفعه ی دیگر کارت بهتر باشد.

15. if you don't stop, you'll land up in jail
اگر دست برنداری کارت به زندان خواهد کشید!

16. write it, or else you'll hear from me
بنویس والا هر چه ببینی از چشم خودت دیده ای !

17. don't play with the radio; you'll break it!
با رادیو بازی نکن ; خرابش می کنی.

18. don't sit in the current, you'll catch a cold!
تو باد نشین سرما می خوری !

19. if you break that cup, you'll have the police to reckon with
اگر آن فنجان را بشکنی سرو کارت با پلیس خواهد بود.

20. if you buy this house, you'll regret it
اگر این خانه را بخری پشیمان خواهی شد.

21. if you come late again, you'll be in hot water
اگر باز هم دیر بیایی توی دردسر خواهی افتاد.

22. if your father finds out, you'll catch hell
اگر پدرت بفهمد روزگارت سیاه خواهد شد.

23. hold on to the saddle or you'll fall
بچسب به زین و الا خواهی افتاد.

24. don't go close to the rose bush, you'll scratch yourself
نزدیک بته ی گل نرو،خراشیده خواهی شد.

25. the later you do it, the more you'll regret it
هر چه دیرتر آن کار را بکنی بیشتر پشیمان خواهی شد.

26. when you get used to his ways, you'll like him
وقتی با خصلت او آشنا شوی از او خوشت خواهد آمد.

27. if you cross your boss one more time, you'll get fired!
اگر یکبار دیگر با رئیس خودت مخالفت کنی اخراج خواهی شد!

28. if you lay hands on your wife again, you'll go to jail!
اگر بار دیگر زنت را بزنی به زندان خواهی رفت !

29. if you must drink so much, of course you'll feel sick
اگر اصرار داری این همه مشروب بخوری حتما حالت خراب خواهد شد.

30. if you go there, is there any assurance that you'll have adequate income?
اگر آنجا بروی،تضمینی هست که درآمد کافی داشته باشی ؟

31. you're laughing now, but when you see your zero (poor) grade (in the exam) you'll laugh on the other side of your face!
حالا می خندی ولی وقتی نمره ی صفر خودت را دیدی گریه خواهی کرد!

انگلیسی به انگلیسی

• verb used together with another verb to indicate future tense

پیشنهاد کاربران

شکل خلاصه ( you shall ) , ( you will )
تو باید / شما باید
اشاره به آینده
شما میبایستی. . �کاری در آینده انجام دادن� you هم ک دیگه معلومه با طرف مقابل داری حرف میزنی و میگی چیکار کنه

بپرس