yokel

/ˈjoʊkl̩//ˈjəʊkl̩/

معنی: نادان، دهاتی، روستایی، برزگر
معانی دیگر: (تحقیرآمیز) دهاتی، نفهم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: yokelish (adj.)
• : تعریف: a simple, naive, or foolish country person.
مترادف: bumpkin, clodhopper, hayseed, hick, plowboy, rustic
مشابه: clod, gaffer, hillbilly, peasant, plowman, provincial

جمله های نمونه

1. He plays the country yokel in the butter ad.
[ترجمه گوگل]او در تبلیغ کره یوکل کشور را بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او در تبلیغ کره زمین بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The place looked clean and secure, the yokels doltish but harmless.
[ترجمه گوگل]مکان تمیز و امن به نظر می رسید، یوک ها کم رنگ اما بی ضرر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]محل کاملا تمیز و امن به نظر می رسید، اما بی آزار و بی آزار به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nature alone can not influence an unschooled yokel.
[ترجمه گوگل]طبیعت به تنهایی نمی تواند بر یک یوکل درس نخوانده تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]طبیعت به تنهایی نمی تواند نفوذ unschooled را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. George Biley is not a ordinary yokel.
[ترجمه گوگل]جورج بیلی یک یوکل معمولی نیست
[ترجمه ترگمان]جورج ملیس یک تنهائی معمولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Listen to the local yokel yodel.
[ترجمه گوگل]به یوکل یودل محلی گوش کنید
[ترجمه ترگمان] به the محلی گوش بده (نوعی آواز خواندن)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At school, his classmates regarded him as a yokel and laughed at his rustic mannerisms.
[ترجمه گوگل]در مدرسه، همکلاسی‌هایش او را یک یوکل می‌دانستند و به رفتارهای روستایی او می‌خندیدند
[ترجمه ترگمان]در مدرسه، همکلاسی های او او را یک yokel می دانستند و به سبک زندگی روستایی او می خندیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are listening to the local yokel yodel.
[ترجمه گوگل]دارند به یوکل یودل محلی گوش می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها به the yokel محلی گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His mouth was agape in yokel fashion.
[ترجمه گوگل]دهانش به شکل یوکل باز بود
[ترجمه ترگمان]دهان او در yokel fashion بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The clothes makes him look like a yokel.
[ترجمه گوگل]لباس او را شبیه یک یوکل می کند
[ترجمه ترگمان]این لباس ها باعث می شود که او شبیه a به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Who but Ashton would have thought of giving this country yokel so delicate a movement?
[ترجمه گوگل]چه کسی جز اشتون فکرش را می‌کرد که به این کشور حرکت ظریفی بدهد؟
[ترجمه ترگمان]اما \"اشتون\" فکر می کرد که این yokel این کشور این قدر ظریف و ظریف باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The clothes makes him look like a slack - jaw yokel.
[ترجمه گوگل]لباس باعث می شود که او مانند یک شلخته به نظر برسد - یوکل فک
[ترجمه ترگمان]لباس ها باعث می شود که او شبیه a slack باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But George Bailey is not a common, ordinary yokel.
[ترجمه گوگل]اما جورج بیلی یک یوکل معمولی و معمولی نیست
[ترجمه ترگمان]اما جورج بیلی yokel معمولی و معمولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نادان (اسم)
fool, dullard, yokel

دهاتی (اسم)
peasant, backwoodsman, villager, chuff, carl, clodhopper, boor, yokel, churl, hobnail, kern, villein

روستایی (اسم)
farmer, peasant, villager, clodhopper, boor, bucolic, commoner, cottager, yokel, churl, hobnail, georgic, kern, ruralist

برزگر (اسم)
yokel, cultivator, sower, hayseed

انگلیسی به انگلیسی

• rude farmer, country bumpkin
if you refer to someone as a yokel, you mean that they live in the countryside and do not seem to be very intelligent; often used humorously.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A person from a rural area, often perceived as unsophisticated 🧑‍🌾
🔍 مترادف: Bumpkin
✅ مثال: The city dwellers mocked the yokel for his simple ways and rural lifestyle.
مثال؛
Don’t mind him, he’s just a yokel from the countryside.
In a condescending tone, someone might say, “You can always tell a yokel by their lack of manners. ”
A person might use the term to describe someone who is naive or easily fooled, such as, “He fell for that scam like a true yokel. ”
...
[مشاهده متن کامل]

نقل علی
فرهنگ فارسی معین
( نَ. عَ ) ( اِ. ) ( عا. ) 1 - روستایی چشم و گوش بسته و جاهل به آداب و رسوم شهرنشینی و معاشرت . 2 - سرباز دهاتی .
روستایی. دهاتی. نادان
نوعی فحش تحقیرآمیز آمریکایی به معنای :
دهاتی ( کسی که نوع لباس پوشیدن و رفتار و کردار آن مانند شخصی نادان است )
احمق ، نفهم

بپرس