yogic


yoga ریاضت، فلسفه جوکی

جمله های نمونه

1. I have been practising pranayama [yogic breathing exercises] every day. It has transformed my life. I find it intoxicating — it has the same effect on me that alcohol used to. I used to drink a lot but I stopped about five years ago. Dharminder
[ترجمه گوگل]من هر روز پرانایاما [تمرینات تنفسی یوگا] را تمرین کرده ام زندگی من را متحول کرده است من آن را مست کننده می دانم - همان تأثیری را بر من دارد که الکل قبلاً داشت من زیاد مشروب می خوردم اما حدود پنج سال پیش قطع کردم دارمایندر
[ترجمه ترگمان]من هر روز تمرین pranayama [ yogic ] را تمرین می کردم زندگی من را متحول ساخته است آن را intoxicating می یابم، همان تاثیری را دارد که الکل در من به کار می برد من قبلا زیاد مشروب می خوردم، اما پنج سال پیش توقف کردم Dharminder
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lights one sees in yogic concentration are the lights of various powers or forces of the higher consciousness. . . .
[ترجمه گوگل]نورهایی که در تمرکز یوگا مشاهده می شود، نورهای قدرت ها یا نیروهای مختلف آگاهی بالاتر هستند
[ترجمه ترگمان]نورهایی که در غلظت yogic دیده می شوند، چراغ های قدرت و یا نیروهای مختلف آگاهی بالاتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Yogic physical exercises are called Asanas, a term which means steady pose.
[ترجمه گوگل]تمرینات بدنی یوگی Asanas نامیده می شود که به معنای حالت ثابت است
[ترجمه ترگمان]تمرینات فیزیکی yogic Asanas نامیده می شوند، اصطلاحی که به معنی ژست ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In yogic terminology, the energy is called ojas and can be channeled by various techniques such as vajroli mudra, for productive and useful work in the body and mind.
[ترجمه گوگل]در اصطلاح یوگا، انرژی اوجاس نامیده می‌شود و می‌توان آن را با تکنیک‌های مختلفی مانند واژرولی مودرا برای کارهای سازنده و مفید در بدن و ذهن هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]در اصطلاحات yogic، انرژی ojas نامیده می شود و می تواند توسط تکنیک های مختلف مانند vajroli mudra، برای کار مفید و مفید در بدن و ذهن هدایت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indian classical dance styles also display many Yogic postures.
[ترجمه گوگل]سبک های رقص کلاسیک هندی نیز بسیاری از حالت های یوگی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]سبک رقص کلاسیک هند نیز بسیاری از حالات yogic را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What had happened, for example, to the yogic principle of ahimsa, non-violence?
[ترجمه گوگل]مثلاً با اصل یوگای آهیمسا، یعنی عدم خشونت، چه اتفاقی افتاده بود؟
[ترجمه ترگمان]برای مثال، چه اتفاقی افتاده است برای اصل yogic of، عدم خشونت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Students of Indian classical dances have to undergo some of Yogic training.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان رقص های کلاسیک هندی باید برخی از آموزش های یوگی را پشت سر بگذارند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان رقص های کلاسیک هندی باید در برخی از دوره های آموزشی yogic قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Samadhi is a term used in Hindu and Buddhist yogic meditation.
[ترجمه گوگل]سامادی اصطلاحی است که در مراقبه یوگای هندو و بودایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Samadhi اصطلاحی است که در تفکر yogic هندو و بودایی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By the power of will over mind, old age can be lived benevolently through yogic practices.
[ترجمه گوگل]با قدرت اراده بر ذهن، پیری را می توان از طریق تمرینات یوگا خیرخواهانه زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]با قدرت اراده بر سر عقل، عصر قدیم را می توان با روش yogic طی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We normally see an ascetic ( Sadhu ) meditating in a Yogic pose.
[ترجمه گوگل]ما معمولاً یک زاهد (سادو) را در حال مراقبه در حالت یوگی می بینیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور معمول یک ascetic (Sadhu)را در یک ژست yogic می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only the group effect has to be created group Yogic Flying.
[ترجمه گوگل]فقط باید اثر گروهی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]تنها اثر گروه باید گروه yogic پرنده ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس