1. No school for five weeks - yippee!
[ترجمه گوگل]پنج هفته مدرسه نیست - ایپی!
[ترجمه ترگمان]! هیچ مدرسه ای برای پنج هفته نیست -! هیپ هیپ - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And yippee, Justin no longer refuses to wipe off his own food crumbs!
[ترجمه گوگل]و ایپی، جاستین دیگر حاضر نیست خرده های غذایش را پاک کند!
[ترجمه ترگمان]و هیپ هیپ هاپ، جاستین دیگه نمی خواد خرده های غذای خودش رو پاک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Chloe has just got her first play house. Yippee !
[ترجمه گوگل]کلویی به تازگی اولین خانه بازی خود را دریافت کرده است یپی!
[ترجمه ترگمان]\"کلویی\" تازه اول خونه - ش رو گرفته! هورا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His yippee style makes him unwilling to inherit the business from his father, he chooses to stay in Shanghai. Though Kou likes Fishy, but Fishy is confused, as she cannot understand man at all. . .
[ترجمه گوگل]سبک ypee او باعث می شود که او تمایلی به ارث بردن تجارت از پدرش نداشته باشد، او تصمیم می گیرد در شانگهای بماند اگرچه کو فیشی را دوست دارد، اما فیشی گیج شده است، زیرا او اصلا نمی تواند مرد را درک کند
[ترجمه ترگمان]سبک yippee او باعث می شود که او نمی خواهد این تجارت را از پدرش به ارث ببرد، او تصمیم می گیرد در شانگهای بماند اگر چه kou دوست دارد، اما بعید است، چون نمی تواند اصلا انسان را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ten red apples hanging on a tree. Yippee, fiddle-dee-fee! But they are not there for long. Horse, cow, donkey, pig, hen, and the other farm animals each eat one.
[ترجمه گوگل]ده سیب قرمز آویزان به درخت ییپی، کمانچه-دی-فی! اما آنها برای مدت طولانی آنجا نیستند اسب، گاو، الاغ، خوک، مرغ و سایر حیوانات مزرعه هر کدام یکی می خورند
[ترجمه ترگمان]ده سیب قرمز روی یک درخت آویزان بودند ! هورا، دست مزد - دی - دی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - اما برای مدت زیادی آنجا نیستند اسب، گاو، الاغ، خوک، مرغ و دیگر حیوانات مزرعه هر کدام را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Yippee ! Today is the Fourth of July.
[ترجمه گوگل]یپی! امروز چهارم تیرماه است
[ترجمه ترگمان]Yippee! امروز چهارم جولای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's a boy! A boy! Yippee!
8. Try to imagine a high school Bruce Willis screaming, "yippee ki-yay, motherfucker!"
[ترجمه گوگل]سعی کنید یک بروس ویلیس دبیرستانی را تصور کنید که فریاد می زند: "ایپی کی-ای، لعنتی مادر!"
[ترجمه ترگمان]سعی کنید یک دبیرستان با فریاد \"بروس ویلیس -\"، \"yippee کی مون، motherfucker\" را تصور کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yippee Nappy is a soothing balm that will encourage the recovery of red, irritated skin in the nappy area.
[ترجمه گوگل]Yippee Nappy یک مومیایی تسکین دهنده است که به بهبود پوست قرمز و تحریک شده در ناحیه پوشک کمک می کند
[ترجمه ترگمان]Yippee Nappy یک مرهم آرامش بخش است که بازیابی پوست قرمز و خشمگین را در ناحیه nappy تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hope self feel yippee.
11. Yippee rip off Australia.
12. My sister 's face lit up at the sight of the Christmas tree. Yippee! she cried.
[ترجمه گوگل]چهره خواهرم با دیدن درخت کریسمس روشن شد یپی! او گریه کرد
[ترجمه ترگمان]چهره خواهرم از دیدن درخت کریسمس روشن شد ! هورا فریاد زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. People who want the access to capital of a public company and the control of a private company, yippee for them.
[ترجمه گوگل]افرادی که خواهان دسترسی به سرمایه یک شرکت سهامی عام و کنترل یک شرکت خصوصی هستند، برای آنها یپی می کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که خواهان دسترسی به سرمایه یک شرکت دولتی و کنترل یک شرکت خصوصی، yippee برای آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Searching for practicality and balance between brand marketing and design planning is the extraordinary of Yippee as an integral commercial design team.
[ترجمه گوگل]جستجو برای عملی بودن و تعادل بین بازاریابی نام تجاری و برنامه ریزی طراحی، فوق العاده ای از Yippee به عنوان یک تیم طراحی تجاری یکپارچه است
[ترجمه ترگمان]جستجو برای عملی بودن و تعادل بین بازاریابی برند و برنامه ریزی طراحی، یک تیم طراحی تجاری غیر عادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید