yellow streak

/ˈjɛloʊ strik//ˈjɛləʊ striːk/

ترسویی، بزدلی، نداشتن دل و جرات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a tendency to be a coward.

جمله های نمونه

1. Get rid of that yellow streak . Show some courage.
[ترجمه گوگل]از شر آن رگه زرد خلاص شو کمی شجاعت نشان دهید
[ترجمه ترگمان] از شر اون خط زرد خلاص شو یکم شجاعت نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bert has a yellow streak in him.
[ترجمه گوگل]برت یک رگه زرد در خود دارد
[ترجمه ترگمان] برت \"یه رگه زرد تو بدنش داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has a yellow streak in him.
[ترجمه گوگل]او یک رگه زرد در خود دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه رگه زرد تو بدنش داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was a pronounced yellow streak.
[ترجمه گوگل]او یک خط زرد مشخص بود
[ترجمه ترگمان]او یک رگه زرد رنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If someone is said to have a "yellow streak, " that person is considered a coward.
[ترجمه گوگل]اگر به فردی گفته شود که "خط زرد" دارد، آن شخص ترسو در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]اگر کسی گفته شود که یک \"رگه زرد\" دارد، آن فرد یک بزدل در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That yellow streak is history in the making.
[ترجمه گوگل]آن خط زرد در حال ساخت تاریخ است
[ترجمه ترگمان]این رگه زرد در حال ساخت تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a yellow streak in every bully.
[ترجمه گوگل]در هر قلدری یک رگه زرد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک رگه زرد در هر قلدر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had a yellow streak in him.
[ترجمه گوگل]او یک رگه زرد در خود داشت
[ترجمه ترگمان]یک رگه زرد در او دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Don't scare children. So as to avoid the child too timid, yellow streak running down.
[ترجمه گوگل]بچه ها را نترسانید به طوری که کودک بیش از حد ترسو و رگه زرد پایین نیاید
[ترجمه ترگمان]بچه ها را نترس پس از آن که کودک را بیش از حد کم رو و زرد دید، به سرعت پایین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس