yeast

/ˈjiːst//jiːst/

معنی: مایه، پودر خمیرمایه، مخمر، خمیر ترش، خمیرمایه، خمیر مایه دار، تخمیر شدن
معانی دیگر: بوزه، بوزک، خازا، خازنده، رجوع شود به: brewer's yeast، کف، کپک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of the minute cells or froth of certain fungi used to ferment alcohol, make dough rise, or manufacture certain medicines.

(2) تعریف: a powdered or solid commercial preparation of such a substance.

(3) تعریف: any of various related small fungi.

(4) تعریف: something that causes agitation or accelerated activity.

جمله های نمونه

1. yeast for leavening dough
مایه برای ور آوردن خمیر

2. I take wheat and yeast tablets daily to purify the blood.
[ترجمه گوگل]برای تصفیه خون روزانه قرص گندم و مخمر مصرف می کنم
[ترجمه ترگمان]من هر روز قرص های گندم و مخمر را برای تصفیه خون می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You mix flour, yeast and water to make bread.
[ترجمه گوگل]آرد، مخمر و آب را با هم مخلوط می کنید تا نان درست شود
[ترجمه ترگمان]شما آرد، مخمر و آب را مخلوط می کنید تا نان درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This excess fungal yeast irritates the scalp, causing overproduction of skin cells.
[ترجمه گوگل]این مخمر قارچی اضافی پوست سر را تحریک می کند و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
[ترجمه ترگمان]این مخمر پوست اضافی پوست سر را آزار می دهد و باعث تولید بیش از حد سلول های پوست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stir in 1 level teaspoon of yeast.
[ترجمه گوگل]1 قاشق چایخوری مخمر را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]یک قاشق چایخوری از مخمر را بریزید و هم بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yeast is the raising agent in bread.
[ترجمه گوگل]مخمر عامل افزایش دهنده نان است
[ترجمه ترگمان]Yeast عامل بالا بردن قیمت نان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bread is made from flour, water, and yeast.
[ترجمه گوگل]نان از آرد، آب و مخمر تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]نان از آرد، آب و مخمر ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recurrent oral and vaginal yeast infections occurred in two patients receiving cyclosporin and oral thrush occurred in one patient receiving placebo.
[ترجمه گوگل]عفونت های قارچی مکرر دهان و واژن در دو بیمار دریافت کننده سیکلوسپورین و برفک دهان در یک بیمار دریافت کننده دارونما رخ داد
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی دهان و واژینال مخمر در دو بیمار که cyclosporin و thrush شفاهی را دریافت می کردند، در یک بیمار که دارونما را دریافت کرده بودند رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the temperature is too high, the yeast will mutate and produce unpleasant off flavours in the beer.
[ترجمه گوگل]اگر دما خیلی بالا باشد، مخمر جهش می‌یابد و طعم‌های ناخوشایندی در آبجو ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]اگر دما بیش از حد بالا باشد، مخمر جهش خواهد کرد و طعم های ناخوشایند را در آبجو تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Well, there are jokes about yeast infections, frostbite, liver transplants and cereal variety packs.
[ترجمه گوگل]خوب، شوخی هایی در مورد عفونت های قارچی، سرمازدگی، پیوند کبد و بسته های انواع غلات وجود دارد
[ترجمه ترگمان]خوب، در مورد عفونت های قارچی، سرمازدگی، پیوند کبد و انواع حبوبات چیز زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then there were the hot, spiced, yeast buns with their shine of sugar on top.
[ترجمه گوگل]سپس نان های مخمری تند و تند با درخشش شکر روی آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]پس از آن نان های گرم و پر ادویه و yeast و shine که در بالای آن قند به چشم می خوردند دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Like humans, yeast cells prefer to burn their glucose with oxygen to produce energy.
[ترجمه گوگل]مانند انسان، سلول های مخمر ترجیح می دهند برای تولید انرژی، گلوکز خود را با اکسیژن بسوزانند
[ترجمه ترگمان]همانند انسان ها، سلول های مخمر ترجیح می دهند گلوکز خود را با اکسیژن بسوزانند و انرژی تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pharmaceutical companies are undergoing a revolution as bioengineered yeast cells replace toxic, solvent-intense chemicals to create medicinal drugs.
[ترجمه گوگل]شرکت های داروسازی در حال دستخوش انقلابی هستند زیرا سلول های مخمری مهندسی شده زیستی جایگزین مواد شیمیایی سمی و با حلال شدید برای تولید داروهای دارویی می شوند
[ترجمه ترگمان]شرکت های داروسازی تحت یک انقلاب قرار دارند، چرا که سلول های مخمر bioengineered به جایگزینی مواد شیمیایی سمی، حلال و شیمیایی نیاز دارند تا مواد دارویی تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For example, yogurt has been shown to reduce yeast infections in women.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نشان داده شده است که ماست عفونت های قارچی را در زنان کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، ماست به منظور کاهش عفونت های قارچی در زنان نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مایه (اسم)
stock, principal, reason, ferment, amount, tonality, source, capital, funds, vaccine, whey, yeast, key, leaven

پودر خمیرمایه (اسم)
baking powder, yeast

مخمر (اسم)
yeast, barm, wort

خمیر ترش (اسم)
yeast, leaven, sourdough

خمیرمایه (اسم)
yeast

خمیر مایه دار (اسم)
yeast

تخمیر شدن (فعل)
yeast

تخصصی

[شیمی] مخمر
[نساجی] تخمیر کننده - مخمر
[معدن] پایه های باربر (نگهداری)

انگلیسی به انگلیسی

• leavening agent (used in bread and beer)
yeast is a fungus which is used to make bread rise, and to make alcoholic drinks.

پیشنهاد کاربران

foam, froth, lather, spume, suds
مخمر
قارچ هم معنی میده
yeast ( n ) ( yist ) =a fungus ( fʌŋɡəs ) used in making beer and wine, or to make bread rise
yeast
مخمر

بپرس