yawing

جمله های نمونه

1. when we reached the mouth of the river, the boat started yawing
وقتی که به دهانه ی رودخانه رسیدیم قایق شروع به نوسان کرد.

تخصصی

[نساجی] به جلو یا عقب متمایل شدن سرماکو در موقع حرکت روی دفتین

پیشنهاد کاربران

مریم جان اون yawn هست که خمیازه معنی میشه
خمیازه کشیدن

بپرس