yarf

پیشنهاد کاربران

🔹 بالا آوردن / استفراغ کردن با شدت / تهوع انفجاری!
🔸 تعریف عامیانه:
واژه ی Yarf به شکل طنزآمیز و غیررسمی برای توصیف عمل استفراغ کردن استفاده می شه، به ویژه وقتی:
فرد به شدت حالت تهوع داره
...
[مشاهده متن کامل]

استفراغ با صدا یا شدت زیاد همراهه
در موقعیت های شوخی دار، دوستانه یا توصیف های اغراق آمیز به کار می ره
🔹 مثال ها:
I can’t handle roller coasters—they always make me yarf. نمی تونم ترن هوایی رو تحمل کنم—همیشه باعث می شن بالا بیارم.
He yarffed all over the bathroom after the party. بعد از مهمونی، کل دستشویی رو بالا آورد.
If I see one more spider, I’m gonna yarf! اگه یه عنکبوت دیگه ببینم، بالا میارم!
🔹 مترادف ها: blow chunks – upchuck – spew – hurl – toss your cookies

استفراغ