yare


(محلی)، آماده، تیار، زرنگ، سریع، تند، چابک، قبراق، جلد، تردست، سرزنده

جمله های نمونه

1. That's because the River Yare the one that ends at Yarmouth and a whole landscape of soggy places gets in the way.
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که رودخانه یاره که به یارموث ختم می‌شود و منظره‌ای از مکان‌های نمناک مانع راه آن می‌شود
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که رودخانه Yare یکی از نقاطی است که به یارمث می رسد و تمام مناطق مرطوب در مسیر خود قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The colors yare : sed, White _ and Blue. There are 50 stars and 13 strips.
[ترجمه گوگل]رنگ‌ها: sed، سفید _ و آبی 50 ستاره و 13 نوار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]رنگ های yare: sed، سفید و آبی ۵۰ ستاره و ۱۳ قطعه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However the death of Yare came from a bullet from internal fighting between Somali government forces.
[ترجمه گوگل]اما مرگ یاره بر اثر اصابت گلوله درگیری داخلی بین نیروهای دولتی سومالی بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، مرگ of ناشی از اصابت گلوله ای داخلی بین نیروهای دولت سومالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There yare dangerous cracks in the ice .
[ترجمه گوگل]شکاف های خطرناکی در یخ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شکافی خطرناک در یخ ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The yare also looking for tools and strategies that might improve their own digital surveillance.
[ترجمه گوگل]یارها همچنین به دنبال ابزارها و استراتژی هایی هستند که می توانند نظارت دیجیتالی خودشان را بهبود بخشند
[ترجمه ترگمان]The همچنین به دنبال ابزارها و استراتژی هایی هستند که ممکن است نظارت دیجیتالی آن ها را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yare, better known as Buneyste, was in Mogadishu visiting his sick mother.
[ترجمه گوگل]یاره، معروف به Buneyste، در موگادیشو برای ملاقات با مادر بیمار خود بود
[ترجمه ترگمان]Yare، که بیشتر به عنوان Buneyste شناخته می شود، در موگادیشو ملاقات می کند و از مادر بیمارش دیدار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yare heavy enough, sweets may make you even fatter.
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی سنگین است، شیرینی ها ممکن است شما را چاق تر کنند
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی سنگین هست، شیرینی ممکنه باعث بشه که تو هم چاق تر باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Radial Keratotomy were performed on 104 cases (206eyes ) of myopia and follewed up for 2 yare.
[ترجمه گوگل]کراتوتومی رادیال بر روی 104 مورد (206 چشم) نزدیک بینی انجام شد و به مدت 2 یار پیگیری شد
[ترجمه ترگمان]Radial Keratotomy در ۱۰۴ مورد (۲۰۶ چشم های)of و follewed برای ۲ yare انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For every little trifle they blame you, my child. The yare ready to find fault for nothing.
[ترجمه گوگل]برای هر چیز کوچکی تو را سرزنش می کنند، فرزندم یار آماده است تا عیب جویی کند
[ترجمه ترگمان]برای هر چیز جزئی، تو را مقصر می دانند، بچه من The برای پیدا کردن هیچ چیز آماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In this case, yes, because there is a 0 over there, and this case we don't go through the origin, because if x and yare 0 we don't get
[ترجمه گوگل]در این مورد، بله، زیرا در آنجا یک 0 وجود دارد، و در این مورد ما از مبدا عبور نمی کنیم، زیرا اگر x و yare 0 را دریافت نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]در این مورد، بله، چون در آنجا یک ۰ وجود دارد، و این مورد ما از مبدا عبور نمی کنیم، چون اگر x و yare ۰ باشیم،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have two thoughts, one is that in Hebrew the word yare, both the word for fear and the word for awe.
[ترجمه گوگل]من دو فکر دارم، یکی اینکه در زبان عبری کلمه یاره، هم کلمه ترس و هم کلمه هیبت
[ترجمه ترگمان]من دو فکر دارم، یکی این است که در زبان عبری کلمه yare، هر دو کلمه بیم و کلمه بیم را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

این کلمه که قدیمی شده است و شاید منسوخ باشد، هم صفت است و هم قید. ابتدا سه تعریف مربوط به نقش صفت این لغت و سپس یک تعریف مربوط به نقش قیدی آن همراه با مثال هایی آورده می شود.
Yare /yɛər/ – meaning:
...
[مشاهده متن کامل]

A ) ( adj - yarer, yarest archaic or dialect )
1. ready, brisk, swift or eager.
آماده؛ سر زنده؛ سریع؛ چابک؛ مشتاق
Example1: 👇
The gymnast was yare, effortlessly performing flips and twists.
اون ژیمناست کاملاً آماده یا سریع بود، بدون زحمت پرش ها و پیچش های ورزشی را انجام میداد.
Example 2: 👇
The soldier's yare movements allowed him to swiftly dodge the enemy's attacks.
حرکات چابکانه یا سریع سرباز به او اجازه داد تا خیلی سریع نسبت به حملات دشمن جا خالی بدهد.
2. mental agility or quick thinking.
چابکی ذهنی یا سرعت عمل در فکر کردن.
Example 1: 👇
The lawyer's yare mind allowed him to come up with a brilliant defense strategy.
سرعت عمل ذهنی وکیل به او اجازه داد تا یک استراتژی دفاعی درخشان ارائه دهد.
Example 2: 👇
Her yare wit and sharp intellect made her an excellent debater.
سرعت عمل در شوخ طبعی و هوش بالایش باعث شد که او یک مناظره کننده ی عالی بنظر برسد.
3. ( of a vessel ) answering swiftly to the helm; easily handled.
در مورد یک کشتی وقتی به سرعت به سکان واکنش نشان می دهد یا براحتی قابل کنترل و اداره کردن است.
Example 1: 👇
The boat became taut and yare.
قایق محکم بسته شد و به سرعت به سکان پاسخ می داد.
Example 2: 👇
The yacht sailed yare through the rough waters.
کرجی در میان آبهای خروشان به سرعت به سکان پاسخ می داد و به راحتی قابل کنترل بود.
B ) ( adv - obsolete )
in a quick or agile manner; readily or eagerly.
به شیوه ای سریع یا چابک؛ به راحتی یا مشتاقانه
Example 1: 👇
The team was yare for the upcoming match, having trained rigorously.
تیم با تمرینات سخت برای بازی پیش رو در حالتی کاملاً آماده به سر میبرد.
Example : 👇
She moved yare.
او به شیوه ای سریع و چابکانه حرکت می کرد.

yare
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/yare

بپرس