1. the whole nine yards
(عامیانه) کاملا،تماما،همه چیز
2. cyrus rushed for 200 yards
سیروس دویست یارد پیش رفت.
3. to penalize a team 10 yards for unnecessary roughness
به خاطر خشونت بی مورد تیم را 10 یارد جریمه کردن
4. he caught five passes for ninety yards
او پنج پاس (را در هوا) گرفت و نود یارد (در زمین حریف) جلو رفت.
5. farmers were lumbering their woods and sending them to lumber yards
کشاورزان بیشه های خود را برای الوار سازی می بریدند و به چوب فروشی ها می فرستادند.