yard sale

/ˈjɑːrdˈseɪl//jɑːdseɪl/

حراج اثاثیه ی مستعمل یا ناخواسته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sale of used or unwanted items such as clothes, furniture, or kitchen utensils, often held in the yard of a house.

جمله های نمونه

1. I came upon an irresistible item at a yard sale.
[ترجمه گوگل]در یک حیاط فروشی به یک کالای مقاومت ناپذیر برخوردم
[ترجمه ترگمان] من یه مورد غیرقابل مقاومت رو تو حراج خونگی پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mostly culls, at the sullen, anxious, over-priced yard sales we seem always to be planning but rarely holding.
[ترجمه گوگل]عمدتاً کشتارها، در فروش حیاطی عبوس، مضطرب و گران قیمت که به نظر می‌رسد همیشه در حال برنامه‌ریزی هستیم، اما به ندرت برگزار می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]بیشتر culls، در بازار ارزان قیمتی که به نظر می رسد همیشه برنامه ریزی و برنامه ریزی به نظر می رسد، اما به ندرت پیش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oh, and she likes the yard sales all over the Forks.
[ترجمه گوگل]اوه، و او فروش حیاط را در سرتاسر فورک ها دوست دارد
[ترجمه ترگمان]اوه، و اون از حراجی کل فورکس خوشش میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That turned him into a serious collector, scouting yard sales, attics, flea markets, estate auctions and used bookstores.
[ترجمه گوگل]این او را به یک کلکسیونر جدی تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]این امر او را تبدیل به یک کلکتور سنگین، فروش انبار، اتاق های زیرشیروانی، بازارهای کهنه فروشان، حراج املاک و کتابفروشی های دست دوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let go. Start planning an April yard sale.
[ترجمه گوگل]رها کردن شروع به برنامه ریزی برای فروش حیاط آوریل کنید
[ترجمه ترگمان]بگذار بروم شروع به برنامه ریزی برای فروش ماه آوریل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No one came to the yard sale.
[ترجمه گوگل]هیچ کس به فروش حیاط نیامد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به حراج نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not everything at a yard sale is a real steal.
[ترجمه گوگل]همه چیز در فروش حیاط یک دزدی واقعی نیست
[ترجمه ترگمان]همه چیز در یک حراج خانگی چیزی دزدیده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We put together a yard sale to dispose of all the household junks.
[ترجمه گوگل]ما یک حیاط فروشی جمع آوری کردیم تا تمام زباله های خانگی را دور بریزیم
[ترجمه ترگمان]ما با هم یک حراج خانگی در کنار هم قرار دادیم تا کشتی های باری خانه را از بین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The last yard sale I visited yielded two baskets and two antique glass bottles, all for a couple of dollars.
[ترجمه گوگل]آخرین فروش حیاطی که من از آن بازدید کردم، دو سبد و دو بطری شیشه ای عتیقه، همه به قیمت چند دلار به دست آمد
[ترجمه ترگمان]آخرین حراجی که من از آن بازدید کردم، دو سبد و دو بطری شیشه ای قدیمی را به قیمت چند دلار خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yard sale shopper Larry Sutton pauses with purchases in Trenton, Ga.
[ترجمه گوگل]لری ساتون، خریدار فروش حیاط، با خرید در ترنتون، گا
[ترجمه ترگمان]به نظر لاری ساتون، فروشنده فروش یارد با خرید در Trenton، Ga
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was humbling to take the things we didn't want to the car boot sale (yard sale) and have people knock us down in price.
[ترجمه گوگل]این تواضع بود که چیزهایی را که نمی‌خواستیم به فروش چکمه‌های اتومبیل (فروش حیاط) ببریم و مردم ما را در قیمت پایین بیاورند
[ترجمه ترگمان]این تواضع و فروتنی است که چیزهایی را که ما نمی خواهیم به فروش خودرو (فروش داخلی)ببریم و افراد را به قیمت پایین ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Volunteers called for extra copies, carried them door to door, offered them at yard sales.
[ترجمه گوگل]داوطلبان نسخه های اضافی را فراخواندند، آنها را خانه به خانه بردند، آنها را در حیاط فروش عرضه کردند
[ترجمه ترگمان]داوطلبان درخواست کپی اضافی کردند، آن ها را به در بردند، و آن ها را در محوطه فروش به آن ها پیشنهاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. About three years ago I came across his plastic incarnation at a yard sale for a quarter.
[ترجمه گوگل]حدود سه سال پیش در یک حیاط فروشی به مدت یک ربع با تجسم پلاستیکی او روبرو شدم
[ترجمه ترگمان]حدود سه سال پیش، من در قالب پلاستیکی او برای یک ربع به فروش رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The site's classified ad section reads like a billionaire's yard sale: 'For sale -- Caviar Servers and Horn Spoons. ' 'For Sale $ 8 million Tsavorite gemstone. '
[ترجمه گوگل]بخش آگهی های طبقه بندی شده سایت مانند فروش حیاط یک میلیاردر است: «برای فروش -- سرورهای خاویار و قاشق های شاخ برای فروش 8 میلیون دلار سنگ قیمتی Tsavorite '
[ترجمه ترگمان]بخش تبلیغات طبقه بندی شده در سایت مانند فروش یک میلیاردر است: برای فروش - - caviar Servers و هورن Spoons برای فروش ۸ میلیون دلار گوهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• informal sale of personal possessions usually held on one's premises; informal estate sale

پیشنهاد کاربران

yard sale ( n ) =a sale of things from someone's house, held in their yard
yard sale
Is a sale where people sell things they no longer want from a table outside their house.
حراج وسایل خانه
حراج حیاطی
A sale that people sell their furnitures that
they don't want them .
حراج خانگی
فروش گاراژی

بپرس