yankee

/ˈjæŋki//ˈjæŋki/

معنی: سرباز شمالی امریکا، امریکایی
معانی دیگر: اهل شمال خاوری ایالات متحده (به ویژه از نظر مردم ایالات جنوبی)، (جنگ های داخلی امریکا) سرباز دولت فدرال، سرباز شمالی، (کمی زننده) امریکایی، شهروند ایالات متحده، یانکی، yank ضربه ناگهانی و شدید، تکان شدیدوسخت، تشنج، زودکشیدن، تکان تنددادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or resident of New England.

(2) تعریف: a native or resident of a northern U.S. state, esp. a Northern soldier during the Civil War.

(3) تعریف: a native or resident of the United States.

جمله های نمونه

1. We sang these lines to the tune of Yankee Doodle.
[ترجمه گوگل]ما این سطرها را با آهنگ Yankee Doodle خواندیم
[ترجمه ترگمان]ما این سطور را با آهنگ سیاه و Doodle شروع کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We took the subway uptown to Yankee Stadium.
[ترجمه گوگل]با مترو بالا شهر رفتیم و به استادیوم یانکی رسیدیم
[ترجمه ترگمان]مترو رو با مترو به استادیوم یانکی ها بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was a dour Yankee, tall, confident, elegant, with a dry wit and aristocratic tastes.
[ترجمه گوگل]او یک یانکی خشن، قد بلند، با اعتماد به نفس، ظریف، با شوخ طبعی خشک و سلیقه اشرافی بود
[ترجمه ترگمان]او یک جنگجوی سرسخت بود، بلند، بااعتماد به نفس، با ذوق و سلیقه خشک و سلیقه های اشرافی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His first cousin, Mariano Rivera, is a Yankee.
[ترجمه گوگل]پسر عموی اول او، ماریانو ریورا، یک یانکی است
[ترجمه ترگمان]، اولین پسر عموم \"ماریانو Rivera\"، یه یانکی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Into the restored elegance of Yankee Stadium stepped Jones, oblivious to it all.
[ترجمه گوگل]جونز پا به ظرافت بازسازی شده استادیوم یانکی گذاشت و از همه چیز غافل شد
[ترجمه ترگمان]به شکوه و جلال استادیوم یانکی رفت و جونز را نادیده گرفت و همه چیز را نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Yankee ballplayers used to live there during the season, the ones who could afford it, the stars.
[ترجمه گوگل]توپ‌بازان یانکی در طول فصل در آنجا زندگی می‌کردند، آن‌هایی که می‌توانستند، ستاره‌ها
[ترجمه ترگمان]یانکی ها که در فصل زمستان آنجا زندگی می کردند، کسانی که می توانستند آن را بخرند، ستاره ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After a write-up in Yankee magazine, orders started pouring in.
[ترجمه گوگل]پس از نوشتن در مجله Yankee، سفارشات شروع به سرازیر شدن کردند
[ترجمه ترگمان]بعد از نامه ای که در مجله یانکی ها نوشته شده بود، دستور شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Yankee Group study found that long-distance rates declined sharply from 1984 to 1991 as a result of new competition.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه گروه یانکی نشان داد که نرخ های مسافت طولانی از سال 1984 تا 1991 در نتیجه رقابت جدید به شدت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه گروه یانکی نشان داد که نرخ دور از دور از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۱ به عنوان نتیجه رقابت جدید کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The shrewdest of the shrewd race of Connecticut Yankee peddlers, he understood the people in their multiple desires.
[ترجمه گوگل]زیرک ترین در میان نژاد فروشندگان یانکی کانکتیکات، او مردم را در خواسته های متعددشان درک می کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها از همه بدتر از همه، از آن جهت بود که آن ها از همه بدتر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Yankee already got them!
[ترجمه گوگل]یانکی قبلاً آنها را گرفته است!
[ترجمه ترگمان]یانکی ها پیش از این اون ها رو گرفتن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lower courts have found, however, that Vermont Yankee does leave them some room for maneuver.
[ترجمه گوگل]دادگاه‌های پایین‌تر دریافته‌اند که ورمونت یانکی فضایی برای مانور برای آنها باقی می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، دادگاه های پایین تر پیدا کرده اند که (ورمانت)، برای انجام مانور، فضایی برای آن ها باقی می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Drunk and out with a -- a Yankee - loving Scallawag like Captain Butler!
[ترجمه گوگل]مست و بیرون با یک اسکالاواگ عاشق -- یانکی - مانند کاپیتان باتلر!
[ترجمه ترگمان]مست و با یک - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Yankee Stadium crowd saluted Wang with a long, standing ovation.
[ترجمه گوگل]جمعیت استادیوم یانکی با تشویق طولانی و ایستاده به وانگ سلام کردند
[ترجمه ترگمان]جمعیت استادیوم یانکی با تشویق بلند، به وانگ سلام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. George Steinbrenner at Yankee Camp during spring training in March 198
[ترجمه گوگل]جورج اشتاینبرنر در کمپ یانکی در طی تمرینات بهاری در مارس 198
[ترجمه ترگمان]جورج Steinbrenner در کمپ یانکی در طی آموزش بهاره در مارس ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرباز شمالی امریکا (اسم)
yankee, yank

امریکایی (صفت)
american, yankee

انگلیسی به انگلیسی

• american, citizen of the united states; resident of the northern united states of america; native or resident of new england (usa); union soldier during the american civil war
a yankee is a person from the united states of america; used showing disapproval.
people from the southern states of the usa sometimes refer to people from the northern states as yankees; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

Yankee 2 ( n ) =a soldier who fought for the Union ( the northern states ) in the American Civil War
yankee
Yankee 1 ( n ) ( y�ŋki ) =a person who comes from or lives in any of the northern states of the U. S. , especially New England
yankee
1. یک آمریکایی.
2. ساکن نیکو انگلند یا یکی از ایالت های شمالی.

بپرس