yak

/ˈjæk//jæk/

معنی: خنده بلند، روده درازی، گاومیش دم کلفت، گاو نر و کوهان دار، بطور مداوم حرف زدن، وراجی کردن
معانی دیگر: (جانورشناسی) غژگاو، یاک (bos grunniens - گاو تنومند و موبلند - بومی تبت)، (امریکا - خودمانی)، حرف مفت، چرت و پرت، یاوه، خنده ی بلند، قهقهه، (برنامه های فکاهی) شوخی خنده آور، vt : بطور مداوم حرف زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a heavily built, long-haired, wild or domesticated ox of Tibet and Central Asia.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: yacks, yaks, yacking, yakking, yacked, yakked
• : تعریف: (slang) to talk long and idly; chatter.
مشابه: talk
اسم ( noun )
مشتقات: yakker (n.)
• : تعریف: long, idle talk.

جمله های نمونه

1. Former senator George McGovern, yaking it up with Paul Volcker.
[ترجمه گوگل]جورج مک گاورن، سناتور سابق، با پل ولکر در ارتباط است
[ترجمه ترگمان]\"سناتور\" جورج اف بی آی \"با\" پاول Volcker
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The jokes get yaks.
[ترجمه گوگل]جوک ها قاطی می شوند
[ترجمه ترگمان]جوک ها بدتر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The yak meat was tough, but after weeks of barley meal we feasted until fit to burst.
[ترجمه گوگل]گوشت گاو سفت بود، اما پس از هفته‌ها غذای جو، آنقدر ضیافت می‌کردیم تا دم بکشد
[ترجمه ترگمان]گوشت yak سخت بود، اما بعد از چند هفته غذای جو، ما را جشن گرفتیم تا منفجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was the wig, too, mixed yak and baboon hair and synthetic fibers.
[ترجمه گوگل]کلاه گیس هم بود، موی گاو و بابون مخلوط و الیاف مصنوعی
[ترجمه ترگمان]در آنجا کلاه گیس نیز دیده می شد که موی آمیخته با baboon و الیاف مصنوعی را مخلوط کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A wild cat passes near, somebody spots a yak, there is talk of a new plague of wolves.
[ترجمه گوگل]یک گربه وحشی از نزدیک می گذرد، کسی یک قایق را می بیند، صحبت از طاعون جدیدی از گرگ ها است
[ترجمه ترگمان]یک گربه وحشی نزدیک است و کسی در حال ور رفتن است و درباره یک طاعون جدید از گرگ ها صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They stayed for two weeks, grazing the yaks.
[ترجمه گوگل]آنها به مدت دو هفته ماندند و گاومیش ها را چرا می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به مدت دو هفته ماندند و در yaks می چریدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We can sell the yak skins and the meat and hair.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم پوست گز و گوشت و مو را بفروشیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم پوست و گوشت گاو و گوشت را بفروشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The muscle's mineral contents of Zhongdian yak, Gayal, Zebu, Diqing yellow cattle and Zhongdian cattle yak have been measured.
[ترجمه گوگل]محتویات معدنی ماهیچه ی ژونگدیان، گایال، زبو، گاو زرد دیکینگ و گاو ژونگدیان اندازه گیری شده است
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی ماهیچه of yak، Gayal، Zebu، cattle زرد Diqing و Zhongdian گاو مورد ارزیابی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We drank Yak butter tea and ate a Tibetan meal which was absolutely delicious.
[ترجمه گوگل]ما چای کره یاک نوشیدیم و یک غذای تبتی خوردیم که کاملاً خوشمزه بود
[ترجمه ترگمان]ما چای کره را خوردیم و یک غذای تبتی که کاملا خوش مزه بود خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have never eaten yak meat before.
[ترجمه گوگل]من تا حالا گوشت گاو نخورده بودم
[ترجمه ترگمان]تا حالا گوشت گاو نخورده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All the way there, she ignored me and yak ked on her cell phone to her grown children.
[ترجمه گوگل]در تمام راه، او مرا نادیده می گرفت و یاک با تلفن همراهش به بچه های بزرگش می گفت
[ترجمه ترگمان]در تمام طول راه، او مرا نادیده گرفت و با تلفن همراه با بچه های بزرگش حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The influence of capability of Yak hairs treated with different plasma was studied.
[ترجمه گوگل]تأثیر قابلیت موهای Yak تیمار شده با پلاسمای مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر پذیری از hairs که با پلاسما تفاوت داشتند مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. China's recent scandal of contaminated milk, yak milk will be additional security testing.
[ترجمه گوگل]رسوایی اخیر چین در مورد شیر آلوده، شیر یاک آزمایش امنیتی اضافی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]رسوایی اخیر چین در مورد شیر آلوده، شیر yak تست امنیت اضافی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The culture question looms large in the yak business.
[ترجمه گوگل]مسئله فرهنگ در تجارت قایق رانی بزرگ به چشم می خورد
[ترجمه ترگمان]سوال فرهنگ در تجارت yak بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خنده بلند (اسم)
yak, boff, guffaw, haw-haw

روده درازی (اسم)
yak, prolixity

گاومیش دم کلفت (اسم)
yak

گاو نر و کوهان دار (اسم)
yak

بطور مداوم حرف زدن (فعل)
yak

وراجی کردن (فعل)
jabber, chaffer, blab, verbalize, yak, claver, gabble, rattle, prate, yaup, yawp

تخصصی

[علوم دامی] یاک ؛ گاومیش اهلی تبّت

انگلیسی به انگلیسی

• long-haired ox of tibet; act of talking too much or chattering
chat, gab, prattle
a yak is a type of ox that has long hair and long horns. yaks live mainly in the himalayan mountains in tibet, and are used to provide meat and milk.

پیشنهاد کاربران

یاک. غژ گاو. گاو ابریشم
مثال:
a cross between a yak and a cow
یک جفت گیری بین یک گاو ابریشم و گاو معمولی
yak ( n ) ( y�k ) =an animal of the cow family, with long horns and long hair, that lives in central Asia
yak
گاومیش اهلی تبتی
گاومیش
yak
به معنی گاو میش هست
ور زدن
زر زدن
چرت و پرت گفتن
کم گوی و گزیده گوی چون در تا زاندک تو چهان شود پر
لاف از سخن چو دور توان زد آن خشت بود که پر توان زد
جناب سعدی
در حالت فعل:
بطور مداوم صحبت کردن ( راجع به موضوعات کم اهمیت )
وراجی کردن
گاو نر و گاومیش دم کلفت
کاومیش کوهان دار:Yak
Yakبه معنای یک نوع گاومیش موبلند و دم کلفت است که در کشور های افغانستان مغولستان و فلات تبت زندگی میکند.

بپرس