xl


معنی: خیلی بزرگ

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "extra large."

جمله های نمونه

1. XL produce lots excrescent equations in solving process, which increase the complexity of computation.
[ترجمه گوگل]XL در فرآیند حل معادلات مازاد زیادی تولید می کند که پیچیدگی محاسبات را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]۴۰ معادلات excrescent زیادی در فرآیند حل وجود دارد که پیچیدگی محاسبات را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The safety profile of XL was consistent with that known for . TAC.
[ترجمه گوگل]مشخصات ایمنی XL با مشخصات شناخته شده برای TAC
[ترجمه ترگمان]پروفایل ایمنی of با آن چه که برای آن مشهور بود، سازگار بود TAC
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Bcl - Bax, Bcl - xl proteins might participate in the carcinogenesis and development of BCC.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پروتئین‌های Bcl - Bax، Bcl - xl ممکن است در سرطان‌زایی و توسعه BCC شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پروتئین های Bcl - Bax، Bcl - xl ممکن است در the و توسعه BCC مشارکت داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's XL extra large. Maybe I should try large or medium.
[ترجمه گوگل]XL فوق العاده بزرگ است شاید باید بزرگ یا متوسط ​​را امتحان کنم
[ترجمه ترگمان] خیلی بزرگه شاید بهتر باشه بزرگ یا متوسط رو امتحان کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The CENTUM XL DCS has the features of strong functions, large capacity, small volume, and abundant system software and modular functions.
[ترجمه گوگل]CENTUM XL DCS دارای ویژگی های عملکرد قوی، ظرفیت زیاد، حجم کم و نرم افزار سیستمی فراوان و عملکردهای ماژولار است
[ترجمه ترگمان]DCS centum دارای ویژگی های توابع قوی، ظرفیت زیاد، حجم کوچک و نرم افزار سیستم فراوان و توابع مدولار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Discusses main functions of CENTUM XL and its important situation in production.
[ترجمه گوگل]کارکردهای اصلی CENTUM XL و موقعیت مهم آن در تولید را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]در مورد وظایف اصلی of XL و موقعیت مهم آن در تولید بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. XL video China office is located in the neighborhood of the World Trade Centre.
[ترجمه گوگل]دفتر XL video China در همسایگی مرکز تجارت جهانی واقع شده است
[ترجمه ترگمان]این دفتر در مرکز تجارت جهانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Administration of GLUCOTROL XL with food has no effect on the 2 to 3 hour lag time in drug absorption.
[ترجمه گوگل]تجویز GLUCOTROL XL همراه با غذا تاثیری بر زمان تاخیر 2 تا 3 ساعته در جذب دارو ندارد
[ترجمه ترگمان]مدیریت of XL با غذا تاثیری در زمان تاخیر ۲ تا ۳ ساعت در جذب دارو ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The IBM XL C compiler is a very good optimizer, and as a result, the C algorithm delivers superior results to a simple unoptimized assembly language implementation.
[ترجمه گوگل]کامپایلر IBM XL C یک بهینه‌ساز بسیار خوب است و در نتیجه، الگوریتم C نتایج برتر را نسبت به پیاده‌سازی زبان اسمبلی ساده و بهینه‌نشده ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]The IBM C یک optimizer بسیار خوب است، و در نتیجه، الگوریتم C، نتایج برتر را به یک پیاده سازی زبان اسمبلی ساده، ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The new STM 32 XL density devices are now sampling to lead customers.
[ترجمه گوگل]دستگاه‌های جدید چگالی STM 32 XL اکنون در حال نمونه‌گیری برای مشتریان پیشرو هستند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر The جدید STM برای هدایت مشتریان به روش نمونه گیری مجدد استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The XL shape and giant metallic - ink cover image of the Cadillac logo are attention-getting .
[ترجمه گوگل]شکل XL و تصویر روی جلد جوهر فلزی غول پیکر لوگوی کادیلاک مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]شکل XL و تصویر روکش فلزی غول پیکر نیز توجه را به خود جلب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Available for all cabs, except Globetrotter XL.
[ترجمه گوگل]برای همه کابین ها به جز Globetrotter XL موجود است
[ترجمه ترگمان]برای همه تاکسی ها بجز Globetrotter XL موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. XL engines and transmissions, as well as Genuine Parts Manufacturing, remain at Capitol Drive.
[ترجمه گوگل]موتورها و گیربکس های XL و همچنین تولید قطعات اصلی در Capitol Drive باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]موتورها و انتقالات XL و همچنین تولید قطعات Genuine در کاپیتول درایو می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Row with her in the XL Caf é about the bracelet.
[ترجمه گوگل]با او در کافه XL در مورد دستبند ردیف کنید
[ترجمه ترگمان]یه ردیف با اون در کافه XL در مورد دست بند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The resultant recombinants were transformed into XL - 10 GOLD super strain cells for further replication.
[ترجمه گوگل]نوترکیب های حاصل به سلول های سوپر سویه XL - 10 GOLD برای تکثیر بیشتر تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]The حاصل تبدیل به سلول های پر کرنش XL ۱۰ طلا برای تکثیر بیشتر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیلی بزرگ (اختصار)
xl

کلمات اختصاری

عبارت کامل: eXtensible Language
موضوع: کامپیوتر
ایکس ال یک زبان برنامه نویسی کامپیوتری است.

باید توجه داشت که XL با زبان برنامه نویسی XML فرق دارد. XML یک زبان برنامه نویسی برای پیاده سازی خدمات وبی می باشد که در سال 2001 توسط Daniela Florescu، Andreas Grunhagen و Doland Kossmann به وجود آمد. در حالی که XL برای پیاده سازی ایده های برنامه نویسی مفهومی طراحی شد. XL سعی می کند تا تبدیل مفهوم و کد را به همدیگر آسان نماید.

XL زبانی است که به برنامه نویس این امکان را می دهد که با استفاده از plug-inهای گوناگون به compiler، خصوصیات جدیدی را هم از لحاظ قواعد و هم از لحاظ مفهوم به زبان اضافه نماید و به همین دلیل آن را programmer-reconfigurable syntax & semantics می خوانند. مشخصات کامپایلری این زبان باعث شده تا در زمره زبان های امری قرار گیرد.
همچنین برنامه نویسان خودشان می توانند plug-in های سلیقه ای نوشته و در application هایشان استفاده کنند.

پیشنهاد کاربران

XL
The term “XL” is an abbreviation for “extra large. ” It is commonly used to describe something that is larger than average or bigger than the standard size.
اصطلاح "XL" مخفف "بسیار بزرگ" است. معمولاً برای توصیف چیزی که بزرگتر از حد متوسط ​​یا بزرگتر از اندازه استاندارد است استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

I bought an XL shirt because I prefer a looser fit.
Do you have this dress in XL?
I ordered the XL size because I’m really hungry.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-larger/

بپرس