xiphoid

/ˈzɪfɔɪd//ˈzɪfɔɪd/

(کالبدشناسی - جانورشناسی) خنجری، خنجرسان (ensiform هم می گویند)

جمله های نمونه

1. Cut along the natural direction of brisket at xiphoid and get the top meat.
[ترجمه گوگل]در امتداد جهت طبیعی سینه در xiphoid برش دهید و گوشت بالایی را بگیرید
[ترجمه ترگمان]در امتداد جهت طبیعی of در xiphoid ببرید و گوشت بالا بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For the older child, measure from earlobe to bridge of nose to xiphoid.
[ترجمه گوگل]برای کودک بزرگتر، از لاله گوش تا پل بینی تا زیفوئید را اندازه بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای کودک بزرگ تر، اندازه گیری از earlobe تا پل بینی به xiphoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective The clinical application of ad opt the sternum Xiphoid with periosteum transfers to rebuild the thyroid cartilage of external injury.
[ترجمه گوگل]هدف: کاربرد بالینی اکسیفوئید جناغی با انتقال پریوستوم برای بازسازی غضروف تیروئید آسیب خارجی
[ترجمه ترگمان]هدف کاربردی بالینی تبلیغ Xiphoid جناغ سینه را با انتقالات periosteum برای بازسازی غضروف تیرویید آسیب خارجی انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tube length in group A was the actual length from the nose to the earlap and plus to the xiphoid.
[ترجمه گوگل]طول لوله در گروه A طول واقعی از بینی تا گوش و به علاوه تا xiphoid بود
[ترجمه ترگمان]طول لوله در گروه A طول واقعی از بینی به the و علاوه بر the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The branches sent along the way up the branch of costal cartilage and the branch of xiphoid at intercostal anterior artery.
[ترجمه گوگل]شاخه ها در طول مسیر به سمت شاخه غضروف دنده ای و شاخه زیفوئید در شریان قدامی بین دنده ای فرستاده می شوند
[ترجمه ترگمان]شاخه ها در امتداد راهی که غضروف دنده و شاخه of در سرخرگ شکمی فوقانی را تشکیل می دادند، فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All children were measured for their sternum 's length from the jugular notch until the top of xiphoid process.
[ترجمه گوگل]طول جناغ همه کودکان از شکاف ژوگولار تا بالای فرآیند xiphoid اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]همه کودکان برای مدت جناغ سینه از the jugular تا بالای فرآیند xiphoid اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To report the clinical experience of cholangiography by puncturing below xiphoid.
[ترجمه گوگل]هدف گزارش تجربه بالینی کلانژیوگرافی با سوراخ کردن زیر xiphoid
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش تجربه بالینی of توسط puncturing زیر xiphoid
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Measure insertion distance of the tube( tip of nose to ear, ear lobe to xiphoid), mark insertion length using tape of pen, lubricate the tube.
[ترجمه گوگل]فاصله درج لوله (نوک بینی تا گوش، لوب گوش تا زیفوئید) را اندازه گیری کنید، طول لوله را با نوار قلم مشخص کنید، لوله را روغن کاری کنید
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری فاصله جایگذاری لوله (نوک بینی به گوش، گوش گوش تا xiphoid)، طول درج با استفاده از نوار خودکار، lubricate لوله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whenever we lift or open the chest, we actually want to lift the manubrium (bone above the sternum) upward while we lower the xiphoid process (bone below the sternum) downward toward the navel.
[ترجمه گوگل]هر زمان که قفسه سینه را بلند می کنیم یا باز می کنیم، در واقع می خواهیم مانوبریوم (استخوان بالای جناغ) را به سمت بالا ببریم در حالی که فرآیند xiphoid (استخوان زیر جناغ) را به سمت پایین به سمت ناف پایین می آوریم
[ترجمه ترگمان]هر زمان که سینه را بلند می کنیم و یا سینه را باز می کنیم، واقعا می خواهیم استخوان manubrium (استخوان بالای جناغ سینه)را بالا ببریم در حالی که ما فرآیند xiphoid (استخوان زیر جناغ سینه)را به سمت ناف کاهش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to cartilage at lower end of sternum or breastbone (anatomy)
resembling a sword (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] خنجری، شمشیری: شبیه به شمشیر ( مربوط به غضروف متصل به جناغ سینه )
در پزشکی ، با نام زاعده ی خنجری در انتهای بدنه ی جناغ با مفصل متصل است
xiphoid process:زاعده ی خنجری

بپرس