xanthine


(شیمی) زانتاین (c5h4n4o2)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a crystalline nitrogenous compound found in blood, urine, and some animal and plant tissues.

(2) تعریف: any of several derivatives of this compound.

جمله های نمونه

1. Xanthinuria is a rare hereditary deficiency of xanthine oxidase, which results in hypouricemia and diminished urinary uric acid excretion.
[ترجمه گوگل]زانتینوری یک کمبود ارثی نادر گزانتین اکسیداز است که منجر به هیپواوریسمی و کاهش دفع اسید اوریک در ادرار می شود
[ترجمه ترگمان]Xanthinuria، یک کمبود ارثی نادر است که منجر به کاهش دفع اسید uric می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Xanthine oxidase has been found in the endothelium of capillaries by immunohistochemistry, and superoxide is generated in endothelial cell cultures.
[ترجمه گوگل]گزانتین اکسیداز با روش ایمونوهیستوشیمی در اندوتلیوم مویرگ ها یافت شده است و سوپراکسید در کشت سلول های اندوتلیال تولید می شود
[ترجمه ترگمان]؟ آنزیم ¬ هایی کاتالیز شده در اندوتلیوم مویرگ های خونی توسط immunohistochemistry پیدا شده است و superoxide در فرهنگ های سلول اندوتلیال تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Activity of SOD was detected by xanthine oxidase technique .
[ترجمه گوگل]فعالیت SOD با تکنیک گزانتین اکسیداز شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]فعالیت of با استفاده از روش آنزیمی xanthine تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Xanthine oxidase is an enzyme involved in the production of uric acid.
[ترجمه گوگل]زانتین اکسیداز آنزیمی است که در تولید اسید اوریک نقش دارد
[ترجمه ترگمان]مونو آمین اکسیدی، آنزیمی است که در تولید اسید اوره فعالیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Riboflavin, folic acid, nicotinic acid, glutathione, xanthine, and guanosine exhibited a strong antagonistic action against both rhein and emodin.
[ترجمه گوگل]ریبوفلاوین، اسید فولیک، اسید نیکوتین، گلوتاتیون، گزانتین و گوانوزین یک اثر آنتاگونیستی قوی علیه راین و امودین از خود نشان دادند
[ترجمه ترگمان]اسید فولیک، اسید فولیک، اسید nicotinic، glutathione، xanthine و guanosine یک اقدام خصمانه قوی را علیه both و emodin به نمایش گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This study aimed to explore the relationship between xanthine oxidase (XO), one of the major sources of ROS, and intestinal injury using a neonatal rat model of NEC.
[ترجمه گوگل]این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین گزانتین اکسیداز (XO)، یکی از منابع اصلی ROS، و آسیب روده با استفاده از مدل موش نوزادی NEC انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین xanthine اکسیداز (XO)، یکی از منابع اصلی ROS، و آسیب روده ای با استفاده از مدل موش neonatal در NEC است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nucleobases, in this case uracil and xanthine, are the components that make up two of the most important parts of any Earth-bound life form, DNA and RNA.
[ترجمه گوگل]نوکلئوبازها، در این مورد اوراسیل و گزانتین، اجزایی هستند که دو بخش مهم هر گونه حیات متصل به زمین یعنی DNA و RNA را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]Nucleobases، با حروف this و xanthine، اجزایی هستند که دو بخش از مهم ترین بخش های هر نوع زندگی پیوند به زمین، DNA و RNA را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An immobilization of xanthine oxidase on the surface of microelectrode has been accomplished, and thin film microsensor for the determination of hypoxanthine has been developed in this study.
[ترجمه گوگل]تثبیت گزانتین اکسیداز بر روی سطح میکروالکترود انجام شده است و میکروسنسور لایه نازک برای تعیین هیپوگزانتین در این مطالعه توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]تثبیت آنزیم ¬ های اکسید xanthine بر روی سطح of انجام شده است و microsensor های نازک برای تعیین hypoxanthine در این مطالعه توسعه یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They also found hypoxanthine and xanthine, which don't factor in to DNA but are used in other biological functions.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین هیپوگزانتین و گزانتین را یافتند که در DNA نقشی ندارند اما در سایر عملکردهای بیولوژیکی استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین hypoxanthine و xanthine را پیدا کردند که در DNA عامل نیستند اما در دیگر عملکردهای زیستی به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mate also contains caffeine; xanthine alkaloids (including a mood elevator and muscle relaxant found in chocolate).
[ترجمه گوگل]میت همچنین حاوی کافئین است آلکالوئیدهای گزانتین (از جمله تقویت کننده خلق و خو و شل کننده عضلات موجود در شکلات)
[ترجمه ترگمان]همسر یابی دارای کافیین، xanthine alkaloids ۳۰ (از جمله یک آسانسور روحی و ماهیچه muscle یافت شده در شکلات)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The xanthine oxidase producing conditions of Arthrobacter X 7 were studied in this paper.
[ترجمه گوگل]در این مقاله شرایط تولید گزانتین اکسیداز Arthrobacter X7 مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، آنزیم xanthine اکسیدی که شرایط of X [ ۷ ] را تولید می کند، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Characters and applications of xanthine oxidase of cow milk were described.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و کاربردهای گزانتین اکسیداز شیر گاو شرح داده شد
[ترجمه ترگمان]مشخصات و کاربردهای of اکسیدی شیر گاو شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unlike caffeine, these molecules have only two methyl groups attached to their xanthine skeleton.
[ترجمه گوگل]برخلاف کافئین، این مولکول‌ها تنها دو گروه متیل دارند که به اسکلت گزانتین خود متصل هستند
[ترجمه ترگمان]برخلاف کافئین، این مولکول ها فقط دو گروه متیل متصل به اسکلت xanthine دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When allopurinol is utilized to treat severe urate overproduction, xanthine stones may form, but are rare.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آلوپورینول برای درمان تولید بیش از حد شدید اورات استفاده می شود، سنگ های گزانتین ممکن است تشکیل شوند، اما نادر هستند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از allopurinol برای درمان تولید بیش از حد تولید بیش از حد استفاده می شود، سنگ های xanthine ممکن است شکل بگیرند، اما نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most affected individuals are asymptomatic, but aPProximately one-third will have xanthine stones.
[ترجمه گوگل]اکثر افراد مبتلا بدون علامت هستند، اما تقریباً یک سوم آنها سنگ گزانتین دارند
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد آسیب دیده asymptomatic هستند، اما approximately نفر سوم دارای سنگ xanthine خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنایع غذایی] زانتین : یکی از ترکیبات حد واسط سوخت و ساز پورین ها است

انگلیسی به انگلیسی

• nitrogenous compound found in plant and animal tissues (botany, chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس