wuss

/ˈwəs//ˈwəs/

(noun) (عامیانه) (شخص) بزدل، (شخص) ترسو، (شخص) بی عرضه

جمله های نمونه

1. It's not hot! God, Damian, you're such a wuss!
[ترجمه amirphonix] داغ نیست ای خدا دامین تو عجب بزدلی هستی
|
[ترجمه گوگل]داغ نیست! خدایا، دامیان، تو اینقدر عجب!
[ترجمه ترگمان]هوا گرم نیست! خدایا، دیمن، تو خیلی بزدلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Of course, this is all WUSSY behavior, and it only serves to put the final nail in the coffin, convincing the object of your desire that you are ABSOLUTELY, beyond the shadow of any doubt, a Wuss.
[ترجمه گوگل]البته، همه اینها رفتار WUSSY است، و فقط در خدمت قرار دادن آخرین میخ در تابوت است، و هدف شما را متقاعد می کند که شما کاملاً، فراتر از هر گونه شک، یک Wuss هستید
[ترجمه ترگمان]البته، این همه رفتار wussy است، و تنها به کار بستن میخ نهایی در تابوت کمک می کند و هدف شما را متقاعد می کند که شما در خلاف سایه هر گونه تردیدی، یک wuss هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Musashi: Two against one? What a wuss.
[ترجمه گوگل]موساشی: دو در برابر یک؟ چه افتضاحی
[ترجمه ترگمان]دو نفر علیه یکی؟ عجب احمقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. George: Oh, you are such a wuss.
[ترجمه گوگل]جورج: اوه، تو خیلی بدجنسی
[ترجمه ترگمان]اوه، تو خیلی بزدلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How can anybody say that I am a wuss ?
[ترجمه گوگل]چگونه کسی می تواند بگوید که من یک هوس هستم؟
[ترجمه ترگمان]چطور کسی می تونه بگه که من ترسو هستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Monica: A wuss? Excuse me for living in the real world, okay?
[ترجمه گوگل]مونیکا: هوس؟ ببخشید که در دنیای واقعی زندگی می کنم، باشه؟
[ترجمه ترگمان]ترسو؟ ببخشید که تو دنیای واقعی زندگی می کنم، باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If you do wuss out, don't get down on yourself or rationalize it away ("Oh, those girls weren't hot enough to talk to. . . yeah. . . that's it").
[ترجمه گوگل]اگر بدتان می آید، خودتان را ناامید نکنید یا آن را منطقی نکنید ("اوه، آن دخترها آنقدر داغ نبودند که بتوان با آنها صحبت کرد آره همین")
[ترجمه ترگمان]اگه تو این کار رو نکنی، خودت رو زمین ننداز و این رو توجیه نکن (اوه، این دخترها به اندازه کافی گرم نبودند که با او حرف بزنند … بله، همین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am just a pampered Western wuss.
[ترجمه گوگل]من فقط یک وسترن نوازنده هستم
[ترجمه ترگمان]من فقط یک wuss pampered غربی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'll tell you what kind-a coward, a wuss.
[ترجمه گوگل]من به شما می گویم که چه نوع ترسو، یک بدجنس است
[ترجمه ترگمان]بهت می گم چه جور ترسو و ترسویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Capri can't stop laughing. "Come on, you wuss. "
[ترجمه گوگل]کاپری نمی تواند جلوی خنده را بگیرد "بیا، ابله "
[ترجمه ترگمان]کاپری که نمی تواند جلوی خنده اش را بگیرد می گوید: \" زود باش، زود باش \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This is WUSS behavior at its worst.
[ترجمه گوگل]این رفتار WUSS در بدترین حالت خود است
[ترجمه ترگمان]این رفتار wuss در بدترین حالت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jerry: He said wuss?
[ترجمه گوگل]جری: او گفت واس؟
[ترجمه ترگمان]اون گفت ترسو؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Or you're just a wuss.
[ترجمه گوگل]یا شما فقط یک فضول هستید
[ترجمه ترگمان]یا اینکه تو فقط یه ترسویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't be such a wuss!
[ترجمه گوگل]اینقدر هوسباز نباش!
[ترجمه ترگمان]ترسو نباش!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wimp out, withdraw from a confrontation or competition, behave like a sissy (slang)

پیشنهاد کاربران

Noun - countable - spoken :
ترسو
بزدل
کسی که توانایی یا آرزوی انجام دادن کارهای هیجان انگیز و یا خطرناک را ندارد.
به عنوان مثال :
I am not a wuss; I refuse to be undone by fear
منابع• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/wuss• https://www.merriam-webster.com/dictionary/wuss• https://www.ldoceonline.com/dictionary/wuss
Don't be such a wuss
اینقدر بزدل نباش
بچه ننه، ننر، ترسو، بزدل، لوس، ضعیف، بی دل، کبک زهره، کم دل، کم جرعت.
سوسول
بچه سوسول
تیتیش مامانی

بپرس