wrought iron

/ˈrɔːtˈaɪərn//ˈrɔːtˈaɪən/

آهن ورزیده، آهن چکش کاری شده، آهن نرم، اهن ساخته درمقابل اهن ریخته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: wrought-iron (adj.)
• : تعریف: a highly malleable, comparatively pure iron, used in stair railings, garden furniture, and other strong, intricately shaped objects.

جمله های نمونه

1. The gates were made of wrought iron.
[ترجمه امین] دروازه ها از آهن چکش کاری شده ساخته شده بودند.
|
[ترجمه گوگل]دروازه ها از آهن فرفورژه ساخته شده بودند
[ترجمه ترگمان]دروازه از آهن ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was a fancy grille like a wrought iron gate at the rear end of the dash under the stairs.
[ترجمه گوگل]یک توری فانتزی مانند دروازه فرفورژه در انتهای داشبورد زیر پله ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در انتهای راهرو، پنجره ای به رنگ آهنی تعبیه شده بود که در انتهای پلکان زیر پلکان قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wrought Iron Iron possessing a very low carbon content, which makes it tough and malleable.
[ترجمه گوگل]آهن فرفورژه دارای محتوای کربن بسیار کم است که آن را سخت و چکش خوار می کند
[ترجمه ترگمان]آهن آهنی دارای مقدار بسیار کم کربن است که آن را محکم و چکش خوار می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The wrought iron gate, as usual, was open and he parked in front of the house.
[ترجمه گوگل]دروازه فرفورژه طبق معمول باز بود و جلوی در خانه پارک کرد
[ترجمه ترگمان]دروازه آهنی مثل همیشه باز بود و جلوی خانه پارک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Steel, however, rusts much more quickly than wrought iron.
[ترجمه گوگل]اما فولاد خیلی سریعتر از آهن فرفورژه زنگ می زند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، فولاد به سرعت بیشتری از آهن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stripped floorboards teamed up with rattan furniture and wrought iron gives a look that complements.
[ترجمه گوگل]تخته های کف پوشیده شده با مبلمان حصیری و فرفورژه ظاهری مکمل می دهد
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از اسباب و اثاثیه چوب و آهن به نظر می رسد که همه چیز را کامل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Decorative projecting bricks, alcoves, wrought iron gates, and so on, are a security risk.
[ترجمه گوگل]آجرهای برجسته تزئینی، طاقچه ها، دروازه های فرفورژه و غیره، یک خطر امنیتی هستند
[ترجمه ترگمان]تزیینی، آجرها، alcoves، دره ای آهنین، و غیره و غیره، خطر امنیتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The stained-glass windows inside, and the black wrought iron and living or artificial flowers outside, contribute vivid accents.
[ترجمه گوگل]پنجره‌های شیشه‌ای رنگی در داخل، و فرفورژه‌های مشکی و گل‌های زنده یا مصنوعی بیرون، لهجه‌های واضحی را ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]پنجره های پر از شیشه های رنگی که در داخل آن قرار داشتند، و با استفاده از گل های سیاه و یا گل های مصنوعی بیرون، با لهجه غلیظ در آن شرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was some plastic wrought iron creating a pointless division.
[ترجمه گوگل]مقداری آهن فرفورژه پلاستیکی وجود داشت که یک تقسیم بندی بیهوده ایجاد می کرد
[ترجمه ترگمان]یه مقدار آهن ساخته شده بود که یه لشکر بی فایده ایجاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fanlights, wrought iron, leaded glass.
[ترجمه گوگل]چراغ های فن، فرفورژه، شیشه سربی
[ترجمه ترگمان]شیشه، آهن کار شده، شیشه سرب شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A wrasse cleans the skin of a wrought iron butterflyfish, whose black-and-white motif reminds Japanese of a samurai's kimono pattern.
[ترجمه گوگل]راس پوست پروانه‌ماهی فرفورژه‌ای را تمیز می‌کند که موتیف سیاه و سفید آن ژاپنی‌ها را به یاد الگوی کیمونوی سامورایی می‌اندازد
[ترجمه ترگمان]رس ها پوست یک butterflyfish آهنی را که نقش و نگار سفید و سفید آن ژاپنی را به یاد الگوی kimono سامورایی است، تمیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Carpets, Rugs, Mats and Durries, General Collectables, Wrought Iron.
[ترجمه گوگل]فرش، فرش، حصیر و چوب، کلکسیون عمومی، فرفورژه
[ترجمه ترگمان]فرش، فرش، Mats، Mats و Durries، ژنرال Collectables، Wrought آهن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yu Long specializes in Wrought iron furniture, household forging products etc.
[ترجمه گوگل]Yu Long در مبلمان فرفورژه، محصولات آهنگری خانگی و غیره متخصص است
[ترجمه ترگمان]یو لانگ در زمینه مبلمان آهنی Wrought، محصولات ساخت خانه و غیره تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This beautiful, highly detailed wrought iron wall cross features fleur tips and a filigree design.
[ترجمه گوگل]این صلیب دیواری فرفورژه زیبا و با جزییات بالا دارای نوک خزدار و طراحی فیلیگر است
[ترجمه ترگمان]این دیوار زیبا، بسیار دقیق، با ظرافت از فلور و طرح filigree ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] آهن ورزیده، آهن معمولی
[عمران و معماری] آهن ورزیده - آهن کار شده - آهن کم کربن - آهن کارپذیر - آهن شکل یافته - آهن آهنگری - آهن خمیری - آهن نرم - فولاد نرم
[زمین شناسی] ترکیبات آهن در خاکهای چمنی و باتلاقی

انگلیسی به انگلیسی

• contains 0.2 % carbon and strong metal, metal used for creating chains and wires
wrought iron is a pure type of iron that is formed into decorative shapes.

پیشنهاد کاربران

آهن چکش خوار در برابر آهن ریخته گری که قابلیت چکش خواری و تغییر شکل ندارند.
wrought iron ( عمومی )
واژه مصوب: گل آهن
تعریف: اشیا و اثاثیۀ فلزی از نوعی آهن نرم که با خم کاری ساخته و تزیین شده باشد
Wrought iron furniture =مبلمان فرفورژه

بپرس