1. He admitted that the party had followed policies which were now considered as wrong-headed.
[ترجمه گوگل]او اعتراف کرد که حزب از سیاست هایی پیروی کرده است که اکنون اشتباه تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]او قبول کرد که این حزب از سیاست هایی پیروی کرده است که در حال حاضر به عنوان سر راه اشتباه در نظر گرفته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The policy was ill-conceived and wrong-headed.
3. The young man's speech was full of wrongheaded ideas about "the evils of capitalism".
[ترجمه گوگل]سخنرانی مرد جوان مملو از ایده های نادرست در مورد "شرارت های سرمایه داری" بود
[ترجمه ترگمان]سخنرانی این مرد جوان از ایده های نادرست درباره \"مضرات سرمایه داری\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is deeply offensive, some people find it wrong-headed and ill-informed.
[ترجمه گوگل]این عمیقا توهین آمیز است، برخی افراد آن را اشتباه و بی اطلاع می دانند
[ترجمه ترگمان]خیلی توهین آمیز است، بعضی از مردم آن را اشتباه تشخیص می دهند - به من خبر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She also is nicely complicated: at times arrogant, stubborn, wrong-headed and voyeuristic.
[ترجمه گوگل]او همچنین به خوبی پیچیده است: گاهی مغرور، سرسخت، اشتباه فکر و فضول
[ترجمه ترگمان]هم چنین او به خوبی پیچیده است: گاهی مغرور، سرسخت، غلط، و voyeuristic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was wrongheaded because shareholders pay managers to make their company more valuable.
[ترجمه گوگل]این اشتباه بود زیرا سهامداران به مدیران پول می دهند تا شرکت خود را با ارزش تر کنند
[ترجمه ترگمان]این یک اشتباه است زیرا سهامداران به مدیران پول می دهند تا شرکت خود را ارزشمندتر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Beneath its wrongheaded, headline goal to slash net immigration, the government has sensibly made sure that a route remains open for entrepreneurs.
[ترجمه گوگل]در زیر هدف اشتباه و اصلی خود برای کاهش خالص مهاجرت، دولت به طرز معقولی اطمینان حاصل کرده است که مسیری برای کارآفرینان باز است
[ترجمه ترگمان]در زیر wrongheaded، هدف اصلی کاهش مهاجرت خالص است، دولت عاقلانه اطمینان حاصل کرده است که مسیر برای کارآفرینان همچنان باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Nor is the potential fallout from Mr Obama's wrongheaded decision limited to trade.
[ترجمه گوگل]پیامدهای احتمالی تصمیم اشتباه آقای اوباما نیز محدود به تجارت نیست
[ترجمه ترگمان]اثرات احتمالی تصمیم نادرست آقای اوباما محدود به تجارت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Still, the prescription is wrongheaded.
10. Every aspect of administrative life is influenced by what is most fatuous, wrongheaded and vile.
[ترجمه گوگل]هر جنبه ای از زندگی اداری متاثر از زشت ترین، نادرست ترین و زشت ترین آن است
[ترجمه ترگمان]هر جنبه از زندگی مدیریتی تحت تاثیر آنچه که اغلب احمقانه و نادرست است، قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The prime minister can not hide behind pressure from his coalition partners to justify such a wrongheaded decision as Har Homa.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر نمی تواند پشت فشار شرکای ائتلافی خود برای توجیه تصمیم اشتباهی مانند حر هما پنهان شود
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر نمی تواند پشت فشار شرکای ائتلاف خود برای توجیه چنین تصمیم گمراه کننده به عنوان هار هما را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. At $ 99 each they're a steal, and proof, if anybody still needs it, that the theory that iPads are good only for consuming content is silly and wrongheaded.
[ترجمه گوگل]هر کدام با قیمت 99 دلار یک دزدی هستند، و اگر کسی هنوز به آن نیاز دارد، اثبات می کند که این نظریه که آی پدها فقط برای مصرف محتوا خوب هستند، احمقانه و اشتباه است
[ترجمه ترگمان]در ۹۹ دلار هر یک دزدی، و اثباتی بر این باور است که اگر کسی هنوز به آن نیاز داشته باشد، این نظریه که آی پد تنها برای مصرف مطالب مفید است، احمقانه و نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. After all, liberal and centre-right politicians spent the recent European elections calling each other dangerous and wrongheaded.
[ترجمه گوگل]به هر حال، سیاستمداران لیبرال و راست میانه در انتخابات اخیر اروپا، یکدیگر را خطرناک و اشتباه خواندند
[ترجمه ترگمان]بعد از همه، سیاستمداران لیبرال و راست، انتخابات اخیر اروپا را که یکدیگر را خطرناک و نادرست خواندند سپری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The president and his aides know that the G. O. P. approach to the budget is wrongheaded and destructive.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور و دستیارانش می دانند که رویکرد G O P به بودجه اشتباه و مخرب است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور و دستیارانش می دانند که جی ا پی نزدیک شدن به بودجه نادرست و مخرب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. But the results have led Mr Simonsohn to rethink the earlier tests of seemingly wrongheaded consumers.
[ترجمه گوگل]اما نتایج باعث شد که آقای سیمونسون در آزمایشات قبلی مصرف کنندگان به ظاهر اشتباه فکر کند
[ترجمه ترگمان]اما نتایج به آقای Simonsohn منجر شد که درباره تست های قبلی مصرف کنندگان نادرست تجدید نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید