wrongfulness

جمله های نمونه

1. Must I argue the wrongfulness of slavery?
[ترجمه گوگل]آیا باید بر ناحق بودن بردگی استدلال کنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا باید با wrongfulness برده داری بحث کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At a bench trial, they were similarly adjudicated not guilty by reason of insanity (NGRI) due to lack of knowledge of moral wrongfulness.
[ترجمه گوگل]در یک محاکمه، آنها به طور مشابه به دلیل جنون (NGRI) به دلیل عدم آگاهی از نادرستی اخلاقی، بی گناه شناخته شدند
[ترجمه ترگمان]در یک جلسه دادگاه، آن ها نیز به دلیل فقدان دانش اصول اخلاقی، به دلیل جنون (NGRI)گناهکار شناخته نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Debate of the Theory of Violating Legal Interests and the Theory of Violating Norms is mostly in the field of substantive criminal concept and substantive wrongfulness.
[ترجمه گوگل]بحث نظریه تضییع منافع قانونی و نظریه نقض هنجارها بیشتر در حوزه مفهوم کیفری ماهوی و تقصیر ماهوی است
[ترجمه ترگمان]بحث نظریه منافع قانونی Violating و تیوری of استانداردها عمدتا در زمینه مفهوم جنایی اساسی و wrongfulness اساسی مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "International law recognises that there are exceptional circumstances where necessity precludes wrongfulness, and this will be said to be one of those cases, " Mr Sands told the BBC.
[ترجمه گوگل]آقای ساندز به بی‌بی‌سی گفت: «قانون بین‌الملل می‌پذیرد که شرایط استثنایی وجود دارد که ضرورت مانع از نادرستی می‌شود، و گفته می‌شود که این یکی از آن موارد است
[ترجمه ترگمان]آقای Sands به بی بی سی گفت: \" قانون بین المللی تصدیق می کند که شرایط استثنایی وجود دارد که در آن ضرورت مانع wrongfulness می شود و گفته می شود که این موضوع یکی از این موارد خواهد بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The function of debate in the field of substantive wrongfulness is providing the base of explaining justification of action that keeps with constitutive elements of crime.
[ترجمه گوگل]کارکرد بحث در زمینه تخلف ماهوی، فراهم آوردن بستر تبیین توجیه عمل است که با عناصر تشکیل دهنده جرم همراه باشد
[ترجمه ترگمان]عملکرد مباحثات در حوزه of اساسی، مبنایی را برای توضیح توجیه عمل که با عناصر تشکیل دهنده جرم نگه می دارد، فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unlawfulness; unfairness; injustice

پیشنهاد کاربران

wrongful: صفت
wrongfulness: اسم
ترجمه: نادرستی. بی انصافی. ناعادلانه بودن. غیر قانونی بودن. خلاف قانون بودن
نادرستی

بپرس