1. The wrongfully convicted prisoner will be treated identically to any other prisoner by prison officers.
[ترجمه گوگل]افسران زندان با زندانی محکوم به ناحق مانند هر زندانی دیگری رفتار خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]زندانیان مجرم به اشتباه محکوم به هر زندانی دیگر توسط افسران زندان خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زندانیان مجرم به اشتباه محکوم به هر زندانی دیگر توسط افسران زندان خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I was wrongfully informed.
[ترجمه گوگل]به اشتباه به من اطلاع دادند
[ترجمه ترگمان]من به اشتباه مطلع شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به اشتباه مطلع شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her attorney, Jon Wu, said she was being wrongfully blamed for alleged misconduct by subordinates.
[ترجمه گوگل]وکیل او، جان وو، گفت که او به ناحق به دلیل سوء رفتار توسط زیردستان سرزنش شده است
[ترجمه ترگمان]وکیل او، جان وو، گفت که او به اشتباه به خاطر سو رفتار زیردستان به اشتباه شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وکیل او، جان وو، گفت که او به اشتباه به خاطر سو رفتار زیردستان به اشتباه شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you are wrongfully dismissed, you should therefore seek alternative employment at the earliest opportunity.
[ترجمه گوگل]اگر به اشتباه اخراج شدید، باید در اولین فرصت به دنبال شغل جایگزین باشید
[ترجمه ترگمان]اگر به اشتباه اخراج شده اید، باید در اولین فرصت به دنبال استخدام جایگزین باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر به اشتباه اخراج شده اید، باید در اولین فرصت به دنبال استخدام جایگزین باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The thought of reclaiming what had been wrongfully wrested from him began to sough through every fevered fiber of his being.
[ترجمه گوگل]فکر بازپس گیری آنچه به ناحق از او گرفته شده بود، شروع به جستجو در تمام تارهای تب دار وجودش کرد
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که آنچه را که به اشتباه پیش کشیده بود، از میان همه fiber تب آلود او بیرون کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که آنچه را که به اشتباه پیش کشیده بود، از میان همه fiber تب آلود او بیرون کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Blake was wrongfully arrested and is now demanding an apology from the police.
[ترجمه گوگل]بلیک به اشتباه دستگیر شد و اکنون از پلیس عذرخواهی می کند
[ترجمه ترگمان](بلیک)به اشتباه دستگیر شد و اکنون خواستار عذرخواهی پلیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان](بلیک)به اشتباه دستگیر شد و اکنون خواستار عذرخواهی پلیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People who were wrongfully imprisoned should be released.
[ترجمه گوگل]افرادی که به ناحق زندانی شده اند باید آزاد شوند
[ترجمه ترگمان]افرادی که به اشتباه زندانی شده اند باید آزاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افرادی که به اشتباه زندانی شده اند باید آزاد شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The employee claimed that she was wrongfully dismissed.
[ترجمه گوگل]کارمند ادعا کرد که او به اشتباه اخراج شده است
[ترجمه ترگمان]کارمند ادعا کرد که به اشتباه برکنار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارمند ادعا کرد که به اشتباه برکنار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The law protects citizens who wrongfully deprived of their liberty by another.
[ترجمه گوگل]قانون از شهروندانی حمایت می کند که به ناحق آزادی خود را توسط دیگری سلب کرده اند
[ترجمه ترگمان]این قانون، شهروندانی را که به اشتباه از آزادی خود محروم شده اند، مورد حمایت قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این قانون، شهروندانی را که به اشتباه از آزادی خود محروم شده اند، مورد حمایت قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Tort of keeping someone imprison wrongfully.
[ترجمه گوگل]جرم نگه داشتن کسی به ناحق در زندان
[ترجمه ترگمان]Tort کسی که به اشتباه اون را زندانی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tort کسی که به اشتباه اون را زندانی کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He claims he is wrongfully dismissed.
[ترجمه گوگل]او مدعی است که به ناحق اخراج شده است
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که به اشتباه برکنار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که به اشتباه برکنار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nobody knows how many people sit wrongfully convicted in prison due to errors in fingerprint matching.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی داند چند نفر به دلیل اشتباهات در تطبیق اثر انگشت به ناحق در زندان محکوم شده اند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی داند چند نفر به دلیل اشتباه ات مربوط به تطبیق اثر انگشت، به اشتباه به زندان محکوم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی داند چند نفر به دلیل اشتباه ات مربوط به تطبیق اثر انگشت، به اشتباه به زندان محکوم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He defends a black man wrong for wrongfully accused of raping a white woman.
[ترجمه گوگل]او از یک مرد سیاهپوست که به اشتباه به تجاوز به یک زن سفیدپوست متهم شده است دفاع می کند
[ترجمه ترگمان]او از یک مرد سیاه که به اشتباه متهم به تجاوز به یک زن سفید شده است دفاع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از یک مرد سیاه که به اشتباه متهم به تجاوز به یک زن سفید شده است دفاع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She is accused of wrongfully holding her client'money.
[ترجمه گوگل]او متهم است که به ناحق پول موکلش را نگه داشته است
[ترجمه ترگمان]او متهم است که به اشتباه پول موکلش را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او متهم است که به اشتباه پول موکلش را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید