1. he wronged her and then left herآن زن را خراب کرد و سپس او را ترک کرد.2. he wronged his parentsنسبت به والدین خود خوب رفتار نکرد.3. he was wronged by false chargesبا تهمت های دروغین در حق او بی انصافی کردند.
. They wronged meآنها در حق من کم لطفی کردند.در حق کسی ظلم کردنکار اشتباهی در حق کسی کردنShe enjoys playing the wronged wifeمورد بی انصافی واقع شده+ عکس و لینک