To be aware that something bad will probably happen soon. آگاه بودن از اتفاق بدی که احتمالا رخ می دهد. انتظار اتفاق بدی را داشتن مثال: No one told him he was going to be fired, but he could see the writing on the wall. ... [مشاهده متن کامل]
کسی به او نگفت که می خواهند اخراجش کنند، اما خودش انتظارش را داشت.